quill

/ˈkwɪl//kwɪl/

معنی: خار، تیغ جوجه تیغی، قلم پر، ساقه تو خالی پر، چین دادن
معانی دیگر: شاه پر، شهپر، پر بزرگ، شهبال، دسته ی پر (که از آن قلم می ساختند)، ساقه ی پر (رجوع شود به: تصویر: feather)، (جوجه تیغی) تیغ، (ساخته شده از ساقه ی پر) قلم، مضراب، زخمه، نی لبک، (بافندگی) دوک، بوبین، ماسوره، قرقره، میله ی توخالی، ساقه ی توخالی، (پارچه را) لوله لوله کردن و دوختن، چین لوله ای دادن، (ریسمان) دور دوک یا ماسوره پیچیدن، از پر پوشاندن، پرپوش کردن، (مثلا با تیغ جوجه تیغی) سوراخ کردن، پر کندن، پر بلند بال پرنده، پر کندن از

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bird's feather, esp. a long wing or tail feather.

(2) تعریف: such a feather, as of a goose, used as a writing implement by dipping the hard, hollow portion into ink.

(3) تعریف: one of the sharp hollow spines of such mammals as the hedgehog or porcupine.
مشابه: spine

(4) تعریف: a spool or spindle upon which yarn or thread can be wound.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: quills, quilling, quilled
مشتقات: quill-like (adj.)
(1) تعریف: to wind (yarn or thread) on a quill.

(2) تعریف: to cause (fabric) to have ridges or pleats, esp. about the edges.

جمله های نمونه

1. pure quill
واقعا خوب،عالی،اصیل

2. He wrote with a quill.
[ترجمه Mrjn] او با یک قلم پَر نوشت.
|
[ترجمه گوگل]با قلاب می نوشت
[ترجمه ترگمان]با یک قلم پر نامه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She dipped a quill in ink, then began to write.
[ترجمه گوگل]او یک گلدان را در جوهر فرو کرد، سپس شروع به نوشتن کرد
[ترجمه ترگمان]قلم پر را در جوهر فرو برد و شروع به نوشتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Benjamin borrowed a quill and a piece of parchment and copied the verse down, word for word.
[ترجمه گوگل]بنیامین یک گلدان و یک تکه پوست قرض گرفت و آیه را کلمه به کلمه کپی کرد
[ترجمه ترگمان]بنجامین یک قلم پر و یک تکه کاغذ پوستی قرض گرفت و متن را روی یک کلمه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then he would put his quill pens aside and consider an honest job of work.
[ترجمه گوگل]بعد قلم های قلابی اش را کنار می گذاشت و کار صادقانه ای را در نظر می گرفت
[ترجمه ترگمان]سپس قلم پرش را کنار می گذاشت و کار شرافتمندانه خود را در نظر می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Where the quill of the second fell there was silver and its bearer was the second to return.
[ترجمه گوگل]جایی که قلاب دومی افتاد نقره بود و حامل آن دومی بود که برمی‌گشت
[ترجمه ترگمان]جایی که قلم پرش دوم افتاد نقره بود و حامل آن دومین بار بود که بر می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Quill was summoned to appear before a grand jury, though it found no reason to indict him.
[ترجمه گوگل]کویل برای حضور در مقابل هیئت منصفه بزرگ احضار شد، اگرچه هیچ دلیلی برای متهم کردن او پیدا نکرد
[ترجمه ترگمان]قلم قلم را برای دادگاه احضار کردند، هر چند که دلیلی برای متهم کردنش پیدا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Quill is a lead plaintiff in one of the most important, emotional cases to come before the high court in 199
[ترجمه گوگل]کویل یک شاکی اصلی در یکی از مهمترین پرونده های احساسی است که در سال 199 به دادگاه عالی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]\"Quill\" شاکی پیشگام در یکی از مهم ترین و emotional موارد است که در سال ۱۹۹ به دادگاه عالی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Other questions - did he have a quill pen, and therefore a supply of ink?
[ترجمه گوگل]سؤالات دیگر - آیا او یک خودکار و در نتیجه جوهر داشت؟
[ترجمه ترگمان]سوال های دیگر: قلم پر دار داشت و به همین دلیل یک منبع جوهر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The quill nib produces a crisper line as a result.
[ترجمه گوگل]در نتیجه نوک پنجه یک خط ترد ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]قلم قلم به عنوان نتیجه یک خط تولید کننده را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On June 2199 Andrew James Quill was born.
[ترجمه گوگل]در ژوئن 2199 اندرو جیمز کویل متولد شد
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئن Andrew James به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His books, wand, parchment, and quill the floor and his ink bottle smashed on the topmost.
[ترجمه گوگل]کتاب‌ها، عصا، کاغذ پوست، و بالش کف و بطری جوهرش در بالاترین قسمتش شکست
[ترجمه ترگمان]کتاب ها، چوبدستی، کاغذ پوستی و قلم پر او روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Quill Spray manacost no longer goes up per level.
[ترجمه گوگل]ماناکوست Quill Spray دیگر در هر سطح بالا نمی رود
[ترجمه ترگمان]قلم Spray \"manacost\" دیگر به ازای هر سطح بالا نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hermione sighed and laid down her quill.
[ترجمه گوگل]هرمیون آهی کشید و بندش را زمین گذاشت
[ترجمه ترگمان]هرمیون آه کشید و قلم پرش را کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The open end of the quill hole terminates in a Morse toper in which a lathe center, or various tools such as drills, can be held.
[ترجمه گوگل]انتهای باز سوراخ پره به یک تاپر مورس ختم می شود که می توان مرکز تراش یا ابزارهای مختلفی مانند مته را در آن نگه داشت
[ترجمه ترگمان]پایان باز این سوراخ در یک toper مورس به پایان می رسد که در آن یک مرکز تراش یا ابزار مختلف مانند دریل را می توان در آن نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خار (اسم)
fluke, prickle, acicula, thorn, bur, thistle, bramble, quill, goad, prick, sting, barb, jag, teasel, teazle

تیغ جوجه تیغی (اسم)
quill

قلم پر (اسم)
quill

ساقه تو خالی پر (اسم)
quill

چین دادن (فعل)
quill, shirr, wrinkle, furbelow, corrugate

تخصصی

[نساجی] ماسوره پود - محور توخالی - چین دادن
[ریاضیات] محور تو خالی، ماسوره

انگلیسی به انگلیسی

• long feather; pen made from a feather; hollow spine found on some animals (i.e. porcupines)
a quill is a pen made from a bird's feather. quills are not used very much now.
a bird's quills are the large, stiff feathers on its wings and tail.
a porcupine's quills are the long, stiff, sharp points on its body.

پیشنهاد کاربران

بپرس