🔸 معادل فارسی:
موفقِ بی سروصدا / فردی که بی ادعا موفقه / آدمی که بی حاشیه به نتایج بزرگ می رسه
در زبان محاوره ای:
بی سروصدا کارشو می کنه و موفقه / بی ادعا ولی کاردرسته / بی حاشیه ولی نتیجه محور
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( شخصیتی – تحسین آمیز ) :
فردی که بدون جلب توجه یا خودنمایی، به موفقیت های چشمگیر دست پیدا می کنه.
مثال: He’s a quiet achiever—never brags, but always delivers.
اون یه موفقِ بی سروصداست—هیچ وقت پُز نمی ده، ولی همیشه نتیجه می ده.
2. ( رفتاری – حرفه ای ) :
کسی که تمرکزش روی کاره، نه نمایش؛ معمولاً در محیط های کاری یا تحصیلی تحسین می شه.
مثال: In the office, she’s known as a quiet achiever.
تو اداره، به عنوان یه آدم بی ادعا ولی موفق شناخته می شه.
3. ( اجتماعی – فرهنگی ) :
در برخی فرهنگ ها، این نوع شخصیت به عنوان الگوی فروتنی و کارآمدی شناخته می شه.
مثال: Quiet achievers often outperform their louder peers.
آدم های بی سروصدا اغلب از همتایان پر سر و صداشون بهتر عمل می کنن.
🔸 مترادف ها:
modest performer – humble winner – low - key success – silent contributor – under - the - radar achiever
موفقِ بی سروصدا / فردی که بی ادعا موفقه / آدمی که بی حاشیه به نتایج بزرگ می رسه
در زبان محاوره ای:
بی سروصدا کارشو می کنه و موفقه / بی ادعا ولی کاردرسته / بی حاشیه ولی نتیجه محور
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( شخصیتی – تحسین آمیز ) :
فردی که بدون جلب توجه یا خودنمایی، به موفقیت های چشمگیر دست پیدا می کنه.
مثال: He’s a quiet achiever—never brags, but always delivers.
اون یه موفقِ بی سروصداست—هیچ وقت پُز نمی ده، ولی همیشه نتیجه می ده.
2. ( رفتاری – حرفه ای ) :
کسی که تمرکزش روی کاره، نه نمایش؛ معمولاً در محیط های کاری یا تحصیلی تحسین می شه.
مثال: In the office, she’s known as a quiet achiever.
تو اداره، به عنوان یه آدم بی ادعا ولی موفق شناخته می شه.
3. ( اجتماعی – فرهنگی ) :
در برخی فرهنگ ها، این نوع شخصیت به عنوان الگوی فروتنی و کارآمدی شناخته می شه.
مثال: Quiet achievers often outperform their louder peers.
آدم های بی سروصدا اغلب از همتایان پر سر و صداشون بهتر عمل می کنن.
🔸 مترادف ها: