1. The political situation was now relatively quiescent.
 [ترجمه گوگل]اوضاع سیاسی اکنون نسبتاً آرام بود 
[ترجمه ترگمان]وضعیت سیاسی اکنون نسبتا خاموش بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. So Argos remained quiescent, and did not, for example, molest Mykenai and Tiryns, which took part in the war.
 [ترجمه گوگل]بنابراین آرگوس ساکت ماند و مثلاً مایکنای و تیرین را که در جنگ شرکت داشتند مورد آزار و اذیت قرار نداد 
[ترجمه ترگمان]بنابراین آرگوس خاموش ماند و برای مثال، molest Mykenai و Tiryns، که در جنگ شرکت داشتند، این کار را نکرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The Dark Elves lay quiescent in Naggaroth.
 [ترجمه گوگل]الفهای تاریک در ناگاروت ساکن بودند 
[ترجمه ترگمان]الف ها در Naggaroth ساکن بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Conversely, patients with quiescent disease who continue to have persistently abnormal blood tests have a high recurrence rate.
 [ترجمه گوگل]برعکس، بیماران مبتلا به بیماری خاموش که به طور مداوم آزمایش خون غیرطبیعی دارند، میزان عود بالایی دارند 
[ترجمه ترگمان]بالعکس، بیماران مبتلا به یک بیماری در حالت خاموش که به آزمایش خون غیر عادی ادامه می دهند، نرخ recurrence بالایی دارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The Conservatives were fairly quiescent, but the Liberals were buzzing ominously with activity.
 [ترجمه گوگل]محافظهکاران نسبتاً ساکت بودند، اما لیبرالها به طرز بدی از فعالیت غوغا میکردند 
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران کام لا ساکن بودند، اما لیبرال ها در حال buzzing با فعالیت بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. For reducing the quiescent dissipation of the system, so it is necessary to exist for the ambipolar power.
 [ترجمه گوگل]برای کاهش اتلاف ساکن سیستم، وجود قدرت دوقطبی ضروری است 
[ترجمه ترگمان]برای کاهش پراکندگی خاموش سیستم، لازم است که برای قدرت ambipolar وجود داشته باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Step five: tune the final stage power transistor quiescent current, the current value of the power tube by measuring the voltage of the emitter resistance Converter and get.
 [ترجمه گوگل]مرحله پنجم: مرحله نهایی ترانزیستور قدرت جریان ساکن را تنظیم کنید، مقدار جریان لوله برق را با اندازه گیری ولتاژ مبدل مقاومت امیتر و دریافت کنید 
[ترجمه ترگمان]گام پنجم: تنظیم جریان آخرین ترانزیستورها در حال حاضر، مقدار فعلی لوله قدرت با اندازه گیری ولتاژ مبدل مقاومت ساطع کننده و به دست آوردن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Super quiescent state problem of anti running device can be solved by applying 3 bend quadrature equation and elementary parameter equation.
 [ترجمه گوگل]مشکل حالت فوق العاده ساکن دستگاه ضد در حال اجرا را می توان با استفاده از معادله ربع خمشی 3 و معادله پارامتر ابتدایی حل کرد 
[ترجمه ترگمان]مساله حالت خاموش در حالت خاموش با استفاده از معادله quadrature ۳ و معادله پارامتر بنیادی می تواند حل شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The type of quiescent VVVF inverter and design characteristic of inverter - fed motor is introduced.
 [ترجمه گوگل]نوع اینورتر VVVF ساکن و ویژگی طراحی موتور اینورتر تغذیه شده معرفی شده است 
[ترجمه ترگمان]نوع معکوس کننده معکوس کننده معکوس کننده و مشخصه طراحی موتور تغذیه اینورتر معرفی شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. It is unlikely that such an extremist organization will remain quiescent for long.
 [ترجمه گوگل]بعید است که چنین سازمان افراطی برای مدت طولانی ساکن بماند 
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که چنین سازمان افراطی برای مدت طولانی خاموش بماند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Other times he imagined them crucified, and himself in the quiescent crowd.
 [ترجمه گوگل]گاهی آنها را مصلوب شده و خود را در میان جمعیت ساکت تصور می کرد 
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات او آن ها را به صلیب کشیده و خود را در میان جمعیت ساکن می دید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. It seems to stir up emotions and rake over apparently quiescent turmoil.
 [ترجمه گوگل]به نظر میرسد که احساسات را برمیانگیزد و آشفتگی ظاهراً آرام را برمیانگیزد 
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن احساسات را تحریک کرده و به ظاهر خاموش در حال خاموش شدن است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The average total duration of treatment is about I year, after which the disease usually remains quiescent.
 [ترجمه گوگل]میانگین کل مدت درمان حدود 1 سال است که پس از آن بیماری معمولاً در حالت سکون باقی می ماند 
[ترجمه ترگمان]متوسط مدت زمان درمان در حدود یک سال است که پس از آن بیماری معمولا خاموش باقی می ماند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید