فضول, یاوه گو, کنجکاو
Definition: a person who is eager to know the latest gossip or news
توصیف: شخصی که همیشه مشتاق است که جدید ترین اخبار یا شایعات را بداند
مثال در جمله:
The quidnunc in the office always knows everyone's business
ترجمه:
فضول دفتر همیشه از کار همه خبر دارد.
واژگان زیر معادل ( فضول و کنجکاو ) هستند
busybody = nosey parker = nosy parker = quidnunc
( اسم، وامواژه از لاتین ) شخصی که مدام می پرسد: حالا چی؟ یک فرد کنجکاو یا فضول؛ خبرچین
تلفظ: کوئیدنانک
در زبان لاتین quid nunc یعنی حالا چی ( معادل what now )
اسم مشتق از آن quidnunckery یا quidnuncism می باشد که به معنای کنجکاوی، فضولی و همچنین اشتیاق به خبرچینی و غیبت است.
... [مشاهده متن کامل]
منبع: Oxford English Dictionary