1. There is no quick fix to the breakdown in negotiations between the two companies.
[ترجمه گوگل]هیچ راه حل سریعی برای شکست مذاکرات بین دو شرکت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای از بین رفتن مذاکرات بین دو شرکت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای از بین رفتن مذاکرات بین دو شرکت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. People are still looking for the quick fix.
[ترجمه گوگل]مردم هنوز به دنبال راه حل سریع هستند
[ترجمه ترگمان]مردم هنوز به دنبال راه حل سریع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم هنوز به دنبال راه حل سریع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There's no quick fix for stopping pollution.
[ترجمه گوگل]هیچ راه حل سریعی برای جلوگیری از آلودگی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای توقف آلودگی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای توقف آلودگی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is no quick fix for the steel industry.
[ترجمه گوگل]هیچ راه حل سریعی برای صنعت فولاد وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای صنعت فولاد وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای صنعت فولاد وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Robinson called the proposal a quick fix of limited value.
[ترجمه گوگل]رابینسون این پیشنهاد را یک راه حل سریع با ارزش محدود نامید
[ترجمه ترگمان]رابینسون پیشنهاد را یک راه حل سریع برای ارزش محدود خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رابینسون پیشنهاد را یک راه حل سریع برای ارزش محدود خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Exercise is usually the best quick fix.
[ترجمه گوگل]ورزش معمولا بهترین راه حل سریع است
[ترجمه ترگمان]ورزش معمولا بهترین راه حل سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ورزش معمولا بهترین راه حل سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This, therefore, is a quick fix Bill.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این لایحه یک راه حل سریع است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این یک اصلاح سریع برای بیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این یک اصلاح سریع برای بیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This, therefore, is a quick fix Bill. Car theft is a matter of great public concern.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این لایحه یک راه حل سریع است سرقت خودرو یکی از نگرانی های عمومی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این یک اصلاح سریع برای بیل است سرقت اتومبیل، موضوع نگرانی عمومی زیادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این یک اصلاح سریع برای بیل است سرقت اتومبیل، موضوع نگرانی عمومی زیادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. End of the war or a quick fix?
[ترجمه گوگل]پایان جنگ یا راه حل سریع؟
[ترجمه ترگمان]پایان جنگ یا تعمیر سریع؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایان جنگ یا تعمیر سریع؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I do not believe that there is a quick fix for the coal industry.
[ترجمه گوگل]من معتقد نیستم که راه حل سریعی برای صنعت زغال سنگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من باور ندارم که یک راه حل سریع برای صنعت زغال سنگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من باور ندارم که یک راه حل سریع برای صنعت زغال سنگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. More often, we opted for the quick fix or the solution offered by the management guru of the month.
[ترجمه گوگل]بیشتر اوقات، ما راه حل سریع یا راه حل ارائه شده توسط استاد مدیریت ماه را انتخاب می کردیم
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات، ما انتخاب سریع یا راه حل ارایه شده توسط مربی مدیریت این ماه را انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات، ما انتخاب سریع یا راه حل ارایه شده توسط مربی مدیریت این ماه را انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A quick fix clearly becomes unfixed.
[ترجمه گوگل]یک تعمیر سریع به وضوح ثابت نمی شود
[ترجمه ترگمان]یک راه حل سریع به روشنی شکل نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک راه حل سریع به روشنی شکل نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is no single solution, no quick fix; we need a balanced package of measures across the whole of agriculture.
[ترجمه گوگل]هیچ راه حل واحدی وجود ندارد، هیچ راه حل سریعی وجود ندارد ما به یک بسته متعادل از اقدامات در کل کشاورزی نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل واحدی وجود ندارد، هیچ راه حل فوری وجود ندارد؛ ما به یک بسته متوازن از اقدامات در سراسر بخش کشاورزی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل واحدی وجود ندارد، هیچ راه حل فوری وجود ندارد؛ ما به یک بسته متوازن از اقدامات در سراسر بخش کشاورزی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There is no quick fix for the baby-boom generation, which has invested relatively little in either children or capital.
[ترجمه گوگل]هیچ راه حل سریعی برای نسل پررونق وجود ندارد که نسبتاً کمی روی کودکان یا سرمایه سرمایه گذاری کرده است
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای تولید رشد کودک وجود ندارد، که در کودکان یا سرمایه نسبتا کمی سرمایه گذاری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل فوری برای تولید رشد کودک وجود ندارد، که در کودکان یا سرمایه نسبتا کمی سرمایه گذاری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There is no quick fix, no cheap alternative.
[ترجمه گوگل]هیچ راه حل سریع، هیچ جایگزین ارزانی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل سریع و هیچ جایگزین ارزانی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ راه حل سریع و هیچ جایگزین ارزانی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید