question mark

/ˈkwest͡ʃənˈmɑːrk//ˈkwest͡ʃənmɑːk/

معنی: علامت سوال، پرسش نشان
معانی دیگر: (دستور زبان و آیین نقطه گذاری) علامت سوال، نشان پرسش (این نشان در فارسی: ؟ - در انگلیسی: ?)، پرسش نشان نشان پرسش، علامت سئوال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a punctuation mark (?) used after a word, phrase, or sentence to indicate a direct question, or to indicate doubt or uncertainty; interrogation mark.

(2) تعریف: something that is unknown.

- Because of injury, his performance next week is a big question mark.
[ترجمه گوگل] به دلیل مصدومیت، عملکرد او در هفته آینده یک علامت سوال بزرگ است
[ترجمه ترگمان] به دلیل جراحت، عملکرد او هفته آینده یک علامت سوال بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There is a question mark over the future of geriatric care.
[ترجمه گوگل]یک علامت سوال در مورد آینده مراقبت های سالمندان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک علامت سوال در مورد آینده مراقبت از سالمندان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His arrival clearly puts a huge question mark against the future of the present team captain.
[ترجمه گوگل]ورود او به وضوح علامت سوال بزرگی را در برابر آینده کاپیتان فعلی تیم قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]ورود او به وضوح علامت سوال بزرگی در برابر آینده کاپیتان فعلی تیم قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Put a question mark at the end of that sentence.
[ترجمه گوگل]در آخر آن جمله علامت سوال بگذارید
[ترجمه ترگمان]در پایان این جمله علامت سوال بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's still a big question mark hanging over his future with the team.
[ترجمه گوگل]هنوز یک علامت سوال بزرگ در مورد آینده او در تیم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هنوز علامت بزرگی در مورد آینده اش با تیم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A big question mark hangs over the wisdom of the move.
[ترجمه گوگل]یک علامت سوال بزرگ بر حکمت این حرکت آویزان است
[ترجمه ترگمان]علامت سوال بزرگی بر روی حکمت این حرکت آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A slight question mark against her character remains.
[ترجمه گوگل]یک علامت سوال خفیف در برابر شخصیت او باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]علامت کوچکی بر علیه شخصیت او باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is now a serious question mark over his leadership ability.
[ترجمه گوگل]اکنون یک علامت سوال جدی در مورد توانایی رهبری او وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر علامت سوال جدی در مورد توانایی رهبری او وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A question mark hangs over the future of the company.
[ترجمه گوگل]یک علامت سوال در مورد آینده شرکت آویزان است
[ترجمه ترگمان]علامت سوال در آینده شرکت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The weather forecast has put a question mark against the chance of doing any gliding tomorrow.
[ترجمه گوگل]پیش بینی آب و هوا در مقابل احتمال انجام هر گونه پرواز در فردا علامت سوال گذاشته است
[ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا یک علامت سوال در برابر شانس انجام هر گونه پرواز فردا قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A big question mark hangs over the company's future.
[ترجمه گوگل]یک علامت سوال بزرگ در مورد آینده شرکت آویزان است
[ترجمه ترگمان]علامت سوال بزرگی در آینده شرکت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A question mark hangs over the future of the company after shares plunged to a record low.
[ترجمه گوگل]پس از سقوط سهام به پایین ترین سطح، علامت سوالی بر روی آینده این شرکت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علامت سوال در آینده شرکت بعد از سقوط سهام به رکورد پایین آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's a question mark about her suitability for the job.
[ترجمه گوگل]یک علامت سوال در مورد مناسب بودن او برای این کار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه علامت سوال در مورد کار اون برای کار وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A question mark still hangs over Beckham's match-fitness.
[ترجمه گوگل]هنوز یک علامت سوال بر سر وضعیت تناسب اندام بکهام وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علامت سوال همچنان بر روی تناسب و تناسب بکهام معلق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, a question mark continued to hang over Kaliningrad, which was not specifically mentioned in the agreement.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک علامت سوال همچنان بر سر کالینینگراد وجود داشت که به طور خاص در توافق نامه ذکر نشده بود
[ترجمه ترگمان]با این حال علامت سوال همچنان از Kaliningrad که به طور خاص در توافق نامه ذکر نشده بود ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علامت سوال (اسم)
question mark

پرسش نشان (اسم)
question mark

انگلیسی به انگلیسی

• punctuation mark (?) placed at the end of a sentence to indicate a question, interrogation point
a question mark is the punctuation mark (?).
a question mark can also mean a doubt or uncertainty over something or someone.

پیشنهاد کاربران

علائم نگارشی به انگلیسی:
full stop ( British ) / full point ( British ) /stop ( British ) / period ( American ) = نقطه ( . )
question mark = علامت سوال ( ❓️ )
exclamation mark ( British ) / exclamation point ( American ) = علامت تعجب ( ❗️ )
...
[مشاهده متن کامل]

comma = ویرگول (  ,   )
colon = دونقطه ( : )
semicolon = نقطه ویرگول (  ;   )
hyphen = خط پیوند، خط ربط ( - )
em dash = خط تیره ( — )
en dash = خط تیره ( – )
* نکته: تفاوت این دو dash در این موارد است:
em dash
۱: برای اضافه کردن اطلاعات بیشتر مثال: There has been an increase—though opposed by many people—in the education system.
۲: گاهی به جای comma, colon و پرانتز و همچنین برای تاکید می آید
en dash
۱: برای نوشتن فواصل زمانی استفاده می شود مثال: July 5th–9th
۲: برای نشان دادن یک relationship بین دو چیز استفاده می شود مثال: Tehran–Los Angeles flight
brackets ( American ) / square brackets ( British ) = کروشه ( [ ] )
parentheses ( American ) / round bracket ( British ) / brackets ( British ) = پرانتز ( )
* نکته: brackets در انگلیسی بریتیش می تواند پرانتز معنا دهد اما در انگلیسی امریکن فقط به معنای کروشه است
braces = آکولاد ( { } )
apostrophe (  ʼ  ) = آپاستروفی
quotation marks / quotes / speech marks / inverted commas ( British ) = نشان نقل قول (  ʼ ‘ ) و (   ”  “ )
slash / oblique ( British ) = اسلش ( / )
backslash = ( \ )
hash ( British ) / hash sign ( British ) / pound sign ( American ) = ( # )
asterisk = ستاره ( * )
ampersand = ( & )
guillemets = گیومه
* نکته: این کلمه فرانسوی است و تلفظ آن ( گیمِی ) می باشد
tilde = ( ~ )
ellipsis = سه نقطه ( . . . )

question mark ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: علامت سؤال
تعریف: نشانه ای به شکل «؟» که در پایان جملات پرسشی به کار می رود
بحث و سوال بر سر چیزی داشتن_ جای سوال داره
( داشتن )
Question mark ( hanging ) over
There’s still a big question mark over her ability.
Question mark over/about sth
شک داشتن به چیزی/درباره ی چیزی

بپرس