دیکشنری
مترجم
بپرس
quenchable
نشاندنی، فرونشاندنی، خواباندنی، قابل جلوگیری
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of quench.
انگلیسی به انگلیسی
• can be satisfied; can be repressed; can be destroyed; can be extinguished
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها