1. Sue looked at him queerly.
[ترجمه گوگل]سو با تعجب به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سو با حالتی عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سو با حالتی عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He looked at me queerly.
[ترجمه گوگل]عجیب به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با حالتی عجیب به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با حالتی عجیب به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She looked at me queerly and didn't seem to know how to answer.
[ترجمه گوگل]او با تعجب به من نگاه کرد و به نظر نمی رسید که چگونه پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]او به طور عجیبی به من نگاه کرد و به نظر نمی رسید که جوابش را بداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور عجیبی به من نگاه کرد و به نظر نمی رسید که جوابش را بداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Disappointment queerly stirring her, she opened her eyes a trifle and ventured a peep at him.
[ترجمه گوگل]ناامیدی عجیبی او را برانگیخت، چشمانش را باز کرد و به او نگاهی انداخت
[ترجمه ترگمان]به طور عجیبی او را تکان داد، چشمانش را باز کرد و کمی جرات کرد به او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور عجیبی او را تکان داد، چشمانش را باز کرد و کمی جرات کرد به او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Optimism and pessimism mingle queerly in American writing.
[ترجمه گوگل]خوش بینی و بدبینی در نوشته های آمریکایی به طرز عجیبی در هم می آمیزند
[ترجمه ترگمان]خوش بینی و بدبینی در نوشته های آمریکایی با تلخی مخلوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوش بینی و بدبینی در نوشته های آمریکایی با تلخی مخلوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This money had been queerly come by.
[ترجمه گوگل]این پول به طرز عجیبی بدست آمده بود
[ترجمه ترگمان]این پول عجیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پول عجیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Joe acted queerly and talked wildly, so we thought he was not all there.
[ترجمه گوگل]جو عجیب و غریب رفتار می کرد و وحشیانه صحبت می کرد، بنابراین فکر کردیم که او همه چیز آنجا نیست
[ترجمه ترگمان]جو به طور عجیبی رفتار می کرد و وحشیانه حرف می زد، بنابراین ما فکر می کردیم که او اصلا آنجا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جو به طور عجیبی رفتار می کرد و وحشیانه حرف می زد، بنابراین ما فکر می کردیم که او اصلا آنجا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Now the mystic scenery merged queerly and the place was by waters she had never seen.
[ترجمه گوگل]حالا مناظر عرفانی به طرز عجیبی در هم آمیختند و این مکان در کنار آبی بود که او هرگز ندیده بود
[ترجمه ترگمان]اکنون مناظر اسرارآمیز به طور عجیبی درهم می آمیخت و جایی که هرگز ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون مناظر اسرارآمیز به طور عجیبی درهم می آمیخت و جایی که هرگز ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Frank smiled at her queerly.
[ترجمه گوگل]فرانک لبخند عجیبی به او زد
[ترجمه ترگمان]فرانک با لبخند عجیبی به او لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرانک با لبخند عجیبی به او لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The stenographer acted very queerly.
[ترجمه گوگل]تننوگراف بسیار عجیب و غریب عمل کرد
[ترجمه ترگمان]The خیلی عجیب رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The خیلی عجیب رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He looked at her queerly.
[ترجمه گوگل]عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با حالتی عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با حالتی عجیب به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Perhaps the glassy stare had lingered in his eyes, for Scales looked at him queerly.
[ترجمه گوگل]شاید خیره شیشه ای در چشمانش باقی مانده بود، زیرا اسکیلز عجیب به او نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]شاید آن زل زده در چشمان او درنگ کرده بود، زیرا Scales به او لبخند عجیبی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید آن زل زده در چشمان او درنگ کرده بود، زیرا Scales به او لبخند عجیبی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His eyes are black and somewhat small, and he does peep so queerly with them!
[ترجمه گوگل]چشمانش سیاه و تا حدودی کوچک است و خیلی عجیب با آنها نگاه می کند!
[ترجمه ترگمان]چشمانش سیاه و تا اندازه ای کوچک است و با آن ها خیلی عجیب و غریب نگاه می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشمانش سیاه و تا اندازه ای کوچک است و با آن ها خیلی عجیب و غریب نگاه می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had his lord father's eyes; small, close - set, queerly pale.
[ترجمه گوگل]او چشمان پدرش را داشت کوچک، نزدیک - مجموعه، عجیب و غریب رنگ پریده
[ترجمه ترگمان]چشمان پدرش را داشت؛ کوچک، کوچک، نزدیک و رنگ پریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشمان پدرش را داشت؛ کوچک، کوچک، نزدیک و رنگ پریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید