1. She felt a slight queasiness in the mornings during the first months of pregnancy.
[ترجمه گوگل]او صبح ها در ماه های اول بارداری کمی احساس تهوع می کرد
[ترجمه ترگمان]صبح ها در ماه های اول بارداری کمی احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح ها در ماه های اول بارداری کمی احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The food did nothing to stifle her queasiness.
[ترجمه گوگل]غذا هیچ کاری برای خفه کردن تهوع او نداشت
[ترجمه ترگمان]غذا چیزی برای خفه کردن او نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غذا چیزی برای خفه کردن او نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Despite their queasiness, if war comes, most MPs will back our lads.
[ترجمه گوگل]با وجود دلتنگی آنها، اگر جنگ بیاید، اکثر نمایندگان مجلس از بچه های ما حمایت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]علی رغم queasiness، اگر جنگ فرا رسد، اغلب نمایندگان مجلس ما را پس خواهند راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علی رغم queasiness، اگر جنگ فرا رسد، اغلب نمایندگان مجلس ما را پس خواهند راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This medicine will counteract the queasiness caused by the antibiotics.
[ترجمه گوگل]این دارو با خستگی ناشی از آنتی بیوتیک ها مقابله می کند
[ترجمه ترگمان] این دارو اثر \"queasiness\" رو خنثی می کنه (آنتی بیوتیک)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این دارو اثر \"queasiness\" رو خنثی می کنه (آنتی بیوتیک)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Perhaps his queasiness is just a sign's coming down with bird flu.
[ترجمه گوگل]شاید دلتنگی او فقط نشانه فرود آمدن آنفولانزای پرندگان باشد
[ترجمه ترگمان]شاید queasiness فقط یه نشونه از سرماخوردگی پرنده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید queasiness فقط یه نشونه از سرماخوردگی پرنده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Queasiness, headaches and languor afflicted her all day.
[ترجمه گوگل]بی حالی، سردرد و بی حالی تمام روز او را آزار می داد
[ترجمه ترگمان]queasiness، سردرد و رخوت تمام روز او را عذاب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]queasiness، سردرد و رخوت تمام روز او را عذاب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most of the queasiness stems from the continued accumulation of bumper compensation packages.
[ترجمه گوگل]بیشتر کسالت ناشی از تداوم انباشت بسته های جبرانی سپر است
[ترجمه ترگمان]بیشتر of ناشی از تجمع مداوم بسته های جبران خسارت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر of ناشی از تجمع مداوم بسته های جبران خسارت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And the movie audience, like the 19th-century novel-reading public, can relish, with only slight queasiness, the sadomasochistic spectacle of boarding school cruelty.
[ترجمه گوگل]و تماشاگران فیلم، مانند عموم رمانخوانهای قرن نوزدهم، میتوانند، تنها با اندکی دلتنگی، از منظره سادومازوخیستی ظلم مدرسههای شبانهروزی لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]و تماشاگران سینما، مانند مردم novel قرن ۱۹، می توانند با تنها queasiness، نمایش sadomasochistic از ظلم و ستم مدرسه شبانه روزی را دوست داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و تماشاگران سینما، مانند مردم novel قرن ۱۹، می توانند با تنها queasiness، نمایش sadomasochistic از ظلم و ستم مدرسه شبانه روزی را دوست داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If patients get chronic virosis hepatitis, they usually catch diseases about spleen and appear symptom of queasiness, vomit, inappetence, meteorism, ribs ache and halitosis.
[ترجمه گوگل]اگر بیماران مبتلا به هپاتیت ویروسی مزمن شوند، معمولاً به بیماریهای مربوط به طحال مبتلا میشوند و علائمی مانند بیاشتهایی، استفراغ، بیاشتهایی، هواشناسی، درد دندهها و بوی بد دهان را نشان میدهند
[ترجمه ترگمان]اگر بیماران hepatitis مزمن هپاتیت را دریافت کنند، معمولا بیماری های مربوط به طحال و علائم appear، استفراغ، inappetence، meteorism، درد مفاصل و halitosis را دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر بیماران hepatitis مزمن هپاتیت را دریافت کنند، معمولا بیماری های مربوط به طحال و علائم appear، استفراغ، inappetence، meteorism، درد مفاصل و halitosis را دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید