quay

/ˈkiː//kiː/

معنی: اسکله، دیوار ساحلی
معانی دیگر: بارانداز (معمولا از بتون یا سنگ)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pier, wharf, or other structure built along a shore for landing, loading, and unloading boats or ships.
مترادف: jetty, pier, wharf
مشابه: dock

- A great amount of cargo was piled up at the quay.
[ترجمه گوگل] مقدار زیادی محموله در اسکله انباشته شده بود
[ترجمه ترگمان] مقدار زیادی بار در اسکله جمع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The vessel anchored alongside the quay.
[ترجمه گوگل]کشتی در کنار اسکله لنگر انداخت
[ترجمه ترگمان]کشتی در کنار اسکله لنگر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They tied the ship to the quay with ropes.
[ترجمه گوگل]کشتی را با طناب به اسکله بستند
[ترجمه ترگمان]کشتی را با طناب به اسکله بستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alex turned his car on to the Albert Quay and drove along until he found a parking place.
[ترجمه گوگل]الکس ماشین خود را به سمت اسکله آلبرت روشن کرد و تا جایی که پارکینگی پیدا کرد، رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]آل کس اتومبیلش را به اسکله آلبرت پیچید و به راه افتاد تا اینکه جای پارک پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We put off from the quay.
[ترجمه گوگل]از اسکله عقب افتادیم
[ترجمه ترگمان]از اسکله دور شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We moored alongside the quay.
[ترجمه گوگل]کنار اسکله لنگر انداختیم
[ترجمه ترگمان]کنار اسکله لنگر انداختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are all kinds of ships in a quay.
[ترجمه گوگل]همه نوع کشتی در یک اسکله وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همه جور کشتی ها در اسکله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Queensway Quay will incorporate shops, restaurants and other amenities.
[ترجمه گوگل]Queensway Quay فروشگاه‌ها، رستوران‌ها و سایر امکانات رفاهی را در خود جای می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اسکله Queensway شامل فروشگاه ها، رستوران ها و امکانات رفاهی دیگر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Departure times are 08:15 from St Quay, and 18:15 from St Helier.
[ترجمه گوگل]ساعت حرکت 08:15 از St Quay و 18:15 از St Helier است
[ترجمه ترگمان]زمان های عزیمت: ۱۵: ۱۵ از اسکله Quay و ۱۸: ۱۵ از سنت Helier
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The side of the boat hit the quay with a grinding jar.
[ترجمه گوگل]کناره قایق با کوزه سنگ زنی به اسکله برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]کناره قایق با شیشه خرد شده به اسکله ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The quay looked like a long stone road going into the sea.
[ترجمه گوگل]اسکله شبیه جاده سنگی طولانی بود که به دریا می رفت
[ترجمه ترگمان]اسکله شبیه جاده ای سنگی بود که به دریا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We tied up alongside the quay.
[ترجمه گوگل]کنار اسکله بستیم
[ترجمه ترگمان]در کنار اسکله بسته شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A crowd was waiting on the quay.
[ترجمه گوگل]جمعیتی در اسکله منتظر بودند
[ترجمه ترگمان]جماعتی در اسکله منتظر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We would stroll down to the quay at Bideford.
[ترجمه گوگل]به سمت اسکله بیدفورد قدم می زدیم
[ترجمه ترگمان]ما تا اسکله Bideford قدم می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Along the quay in the shelter of these ancient walls is an old world full of interest.
[ترجمه گوگل]در امتداد اسکله در پناه این دیوارهای باستانی دنیای قدیمی پر از جذابیت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در امتداد اسکله در پناه این دیواره ای کهن، دنیای قدیمی پر از علاقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسکله (اسم)
pier, wharf, waterfront, quay

دیوار ساحلی (اسم)
quay

تخصصی

[عمران و معماری] بارانداز
[زمین شناسی] سکوی دیوار ساحلی، اسکله، بار انداز
[آب و خاک] اسکله،دیوار ساحلی

انگلیسی به انگلیسی

• (british) dock, wharf alongside a waterway
a quay is a long platform beside the sea or a river where boats can be tied up and loaded or unloaded.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: A platform by the water for loading and unloading ships
🔍 مترادف: Dock
💡 معادل فارسی: اسکله
✅ مثال: The cargo ship was anchored at the quay for unloading
quay
اسکله. بارانداز
مثال:
his voice carried across the quay
صدای او سرتاسر اسکله و بارانداز قابل شنیدن بود
🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه {کی} می باشد؛ به اشتباه {کواِی} نخوانید!
quay ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: ساحل‏اسکله
تعریف: سازه‏ای توپُر در امتداد آبراه قابل کشتی رانی که کشتی ها برای تخلیه و بارگیری در آن پهلو می‏گیرند
اسکله

بپرس