quarterfinal

1. Lopez breezed into the quarter-finals of the tournament.

[ترجمه گوگل]لوپز به مرحله یک چهارم نهایی مسابقات راه یافت
[ترجمه ترگمان]لوپز به سرعت به مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات صعود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He recovered from a 4-deficit to reach the quarter-finals.

[ترجمه گوگل]او پس از 4 شکست به مرحله یک چهارم نهایی رسید
[ترجمه ترگمان]او از یک چهارم کسری برای رسیدن به یک چهارم نهایی بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Turner's opponent in the quarter-finals of the darts is the No. 1 seed.

[ترجمه گوگل]حریف ترنر در مرحله یک چهارم نهایی دارت، نفر اول است
[ترجمه ترگمان]حریف ترنر در مرحله یک چهارم نهایی، دانه شماره ۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She picked up an injury during the quarterfinal.

[ترجمه گوگل]او در مرحله یک چهارم نهایی دچار مصدومیت شد
[ترجمه ترگمان]او در طی یک چهارم نهایی یک آسیب را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The very least I'm looking for at Wimbledon is to reach the quarter-finals.

[ترجمه گوگل]کمترین چیزی که در ویمبلدون به دنبالش هستم رسیدن به یک چهارم نهایی است
[ترجمه ترگمان]حداقل من به دنبال مسابقات یک چهارم نهایی ویمبلدون هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For all my experience, I blew a fuse in the quarter-final and could have been sent off.

[ترجمه گوگل]با تمام تجربیاتم، در یک چهارم نهایی فیوز زدم و ممکن بود اخراج شوم
[ترجمه ترگمان]برای همه my، من یک فیوز در یک چهارم نهایی را منفجر کردم و می توانستم آن را فرستاده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Henri Leconte has been knocked out in the quarter-finals of the Geneva Open.

[ترجمه گوگل]هانری لکونته در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات آزاد ژنو حذف شد
[ترجمه ترگمان]هنری Leconte در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات آزاد ژنو شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sides must battle again for a quarter-final place on December

[ترجمه گوگل]طرفین باید دوباره برای یک چهارم نهایی در دسامبر مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]طرفین باید دوباره برای یک چهارم نهایی در ماه دسامبر مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jones has not been included in the quarter-final line-up.

[ترجمه گوگل]جونز در ترکیب یک چهارم نهایی قرار نگرفته است
[ترجمه ترگمان]جونز در خط یک چهارم نهایی گنجانده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Croft's comeback hit the skids yesterday when she lost in the quarter-finals.

[ترجمه گوگل]بازگشت کرافت دیروز زمانی که او در مرحله یک چهارم نهایی شکست خورد به اوج خود رسید
[ترجمه ترگمان]بازگشت کرافت به the دیروز در مرحله یک چهارم نهایی شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Japan lies third in the quarter-final.

[ترجمه گوگل]ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی سوم شد
[ترجمه ترگمان]ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He now faces a fight to the death to reach the quarter-finals.

[ترجمه گوگل]او اکنون برای رسیدن به مرحله یک چهارم نهایی با مبارزه تا پای جان روبروست
[ترجمه ترگمان]او اکنون با مبارزه با مرگ روبرو است تا به مرحله یک چهارم نهایی برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In Pottz's quarter-final, Tom Carroll had yet another interference call against him.

[ترجمه گوگل]در مرحله یک چهارم نهایی پوتز، تام کارول یک تماس تداخلی دیگر علیه او داشت
[ترجمه ترگمان]در سال Pottz، تام کارول هنوز یک تماس دیگر با او داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Optional dives are performed in the quarterfinal, followed by required dives in the semifinal and optionals again in the final.

[ترجمه گوگل]شیرجه های اختیاری در مرحله یک چهارم نهایی انجام می شود، پس از آن شیرجه های مورد نیاز در نیمه نهایی و دوباره اختیاری در فینال انجام می شود
[ترجمه ترگمان]غواصی اختیاری در مرحله یک چهارم نهایی انجام می شود و پس از آن در نیمه نهایی به غواصی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

بررسی کلمه

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس