دیکشنری
مترجم
بپرس
quarrelsomeness
معنی
: فتنه جویی
معانی دیگر
: ستیزه جوئى، نزاع طلبى، جنگجوئى
دنبال کنید
مترادف ها
فتنه جویی
(اسم)
mischievousness, quarrelsomeness, seditiousness
انگلیسی به انگلیسی
• state of being inclined to quarrel, argumentativeness, contentiousness
پیشنهاد کاربران
پرخاشگری
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها