quark

/ˈkwɑːrk//kwɑːk/

(فیزیک) کوارک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several elementary particles believed to be components of protons, neutrons, and related particles.

جمله های نمونه

1. Calculating the probability of the quark following this path from A to B involves integration, which is always difficult for computers.
[ترجمه گوگل]محاسبه احتمال اینکه کوارک در این مسیر از A به B حرکت کند، شامل یکپارچگی است که همیشه برای رایانه ها دشوار است
[ترجمه ترگمان]محاسبه احتمال کوارک در پی این مسیر از A به B شامل یکپارچه سازی است، که همیشه برای کامپیوترها دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stir in the quark to thicken the sauce.
[ترجمه گوگل]کوارک را هم بزنید تا سس غلیظ شود
[ترجمه ترگمان]کوارک جهت سفت کردن the به هم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A proton contains two up quarks and one down quark; a neutron contains two down and one up.
[ترجمه گوگل]یک پروتون شامل دو کوارک بالا و یک کوارک پایین است یک نوترون شامل دو پایین و یکی بالا است
[ترجمه ترگمان]یک پروتون شامل دو کوارک ها و یک کوارک است، یک نوترون دو قسمت پایین و یک up دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some fromagefrais and quark have a longer shelf life and may be kept for a week or ten days after purchase.
[ترجمه گوگل]برخی از Fromagefrais و Quark ماندگاری بیشتری دارند و ممکن است یک هفته یا ده روز پس از خرید نگهداری شوند
[ترجمه ترگمان]برخی fromagefrais و کوارک یک عمر طولانی تر دارند و ممکن است برای یک هفته یا ده روز پس از خرید نگهداری شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even the Quark editors remark on a preponderance of work on either the cosmos or evolution, but little in between.
[ترجمه گوگل]حتی ویراستاران کوارک در مورد غلبه کار بر روی کیهان یا تکامل اظهار نظر می کنند، اما در این بین کم است
[ترجمه ترگمان]حتی ویراستاران Quark نیز به مزیت کار بر روی کیهان یا تکامل فکر می کنند، اما در بین آن ها کمی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So the energetic quark quickly rips more quarks and antiquarks out of the vacuum of empty space, and they instantaneously form particles called mesons, each containing a quark and an antiquark.
[ترجمه گوگل]بنابراین کوارک پرانرژی به سرعت کوارک ها و آنتی کوارک های بیشتری را از خلاء فضای خالی بیرون می کشد و آنها فوراً ذراتی به نام مزون را تشکیل می دهند که هر کدام حاوی یک کوارک و یک آنتی کوارک است
[ترجمه ترگمان]بنابراین کوارک با انرژی به سرعت quarks را از خلا فضای خالی جدا می کند و آن ها به طور آنی ذرات به نام mesons را تشکیل می دهند که هر کدام دارای کوارک و an هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the quark is one of the heavier, unstable types, it quickly transforms itself back into an ordinary quark, a process that often produces an additional lepton .
[ترجمه گوگل]اگر کوارک یکی از انواع سنگین‌تر و ناپایدار باشد، به سرعت خود را به یک کوارک معمولی تبدیل می‌کند، فرآیندی که اغلب یک لپتون اضافی تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]اگر کوارک یکی از انواع heavier و ناپایدار باشد، به سرعت خود را به یک کوارک معمولی تبدیل می کند، فرآیندی که در میان ذرات lepton بیشتر تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pulsars, neutron stars and quark stars are then created based on their mass.
[ترجمه گوگل]سپس تپ اخترها، ستاره های نوترونی و ستاره های کوارکی بر اساس جرم آنها ایجاد می شوند
[ترجمه ترگمان]ستاره های نوترونی و ستاره های کوارک براساس جرم خود ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Quark confinement demonstrates the equivalence of mass and energy discovered by Einstein.
[ترجمه گوگل]محصور شدن کوارک معادل جرم و انرژی کشف شده توسط اینشتین را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]حبس ابد نشان دهنده تعادل جرم و انرژی کشف شده توسط انیشتین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A quark - gluon plasma ( QGP ) is expected to appear in laboratories only through high energy heavy - ion collisions.
[ترجمه گوگل]انتظار می‌رود که پلاسمای کوارک گلوئون (QGP) تنها از طریق برخورد یون‌های سنگین با انرژی بالا در آزمایشگاه‌ها ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که یک پلاسمای کوارک - (QGP)تنها از طریق برخورد یونی با انرژی زیاد در آزمایشگاه ها ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A new quark potential model, called quark delocalization and color screening model, has been proposed.
[ترجمه گوگل]یک مدل پتانسیل کوارک جدید، به نام تغییر مکان کوارک و مدل غربالگری رنگ، پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل بالقوه کوارک، پراکندگی کوارک و مدل غربالگری رنگ را پیشنهاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's a lot like a regular quark, only heavier, meaning it's composed of an even more fundamental particle the standard model doesn't account for.
[ترجمه گوگل]این بسیار شبیه یک کوارک معمولی است، فقط سنگین‌تر است، به این معنی که از ذره‌ای حتی بنیادی‌تر تشکیل شده است که مدل استاندارد آن را در نظر نمی‌گیرد
[ترجمه ترگمان]بسیار شبیه یک کوارک معمولی است، فقط سنگین تر است، به این معنی که از یک ذره اساسی تری تشکیل شده است که مدل استاندارد آن را توضیح نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Using the parameterized quark propagator proposed by us in our previous publication, the quark vacuum condensates and tensor susceptibility of QCD vacuum have been calculated.
[ترجمه گوگل]با استفاده از انتشار دهنده کوارک پارامتری پیشنهاد شده توسط ما در انتشار قبلی، میعانات خلاء کوارک و حساسیت تانسور خلاء QCD محاسبه شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از propagator parameterized parameterized که توسط ما در نشریه قبلی ما پیشنهاد شده، کوارک vacuum خلا و حساسیت tensor از خلا QCD محاسبه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The charm quark is roughly one and a half times the mass of the proton.
[ترجمه گوگل]جرم کوارک افسون تقریباً یک و نیم برابر جرم پروتون است
[ترجمه ترگمان]کوارک یک جرم تقریبا یک و نیم برابر جرم پروتون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hadron, elementary subatomic particle, any of the particles that make up atomic particles (physics)
a quark is one of at least five particles, smaller than an atom, with an electrical charge of one third or two thirds of an electron; a technical term in physics.

پیشنهاد کاربران

نام نوعی پنیر که در آلمان رواج دارد
نیهستک ( nihəstək )
نی ( زیر، پایینتر ) هستک ( نوکلئون ) = پایینترین ذره در هستک
quark ( فیزیک )
واژه مصوب: کوارک
تعریف: بنیادیترین جزء سازندۀ هادرون ها
کوارک - بخش کوچک سازنده یک ماده که پروتون و نوترون از اون ساخته شدن.

بپرس