quantum theory

/ˈkwɑːntəmˈθɪri//ˈkwɒntəmˈθɪəri/

(فیزیک) نگره ی کوانتوم، نظریه ی کوانتوم، نگره ی چنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a theory in physics that energy radiates or is absorbed in discontinuous quantities, each a multiple of indivisible units or quanta.

جمله های نمونه

1. Laing rejected classical psychoanalysis just as quantum theory rejected classical physics.
[ترجمه گوگل]لائینگ روانکاوی کلاسیک را رد کرد، همانطور که نظریه کوانتومی فیزیک کلاسیک را رد کرد
[ترجمه ترگمان]Laing، همان طور که نظریه کوانتومی فیزیک کلاسیک را رد کرد، روان کاوی کلاسیک را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. According to quantum theory, elementary particles do not really exist until an intelligent observer measures them.
[ترجمه گوگل]طبق نظریه کوانتومی، ذرات بنیادی واقعا وجود ندارند تا زمانی که یک ناظر هوشمند آنها را اندازه گیری کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به نظریه کوانتومی، ذرات ابتدایی تا زمانی که یک ناظر هوشمند آن ها را اندازه گیری می کند وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is essential for quantum theory that it should be able to annex to itself the triumphs of its predecessor.
[ترجمه گوگل]برای تئوری کوانتومی ضروری است که بتواند پیروزی های سلف خود را به خود الحاق کند
[ترجمه ترگمان]برای نظریه کوانتومی ضروری است که بتواند به خودی خود پیروزی های قبلی خود را ضمیمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Might not some essential aspects of quantum theory also be playing crucial roles in the physics that underlies our thought processes?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است برخی از جنبه های اساسی نظریه کوانتومی نیز نقش مهمی در فیزیک ایفا کنند که زیربنای فرآیندهای فکری ما است؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است برخی جنبه های اساسی نظریه کوانتوم نقش حیاتی در فیزیک که زیربنای فرآیندهای فکری ما است ایفا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a profound question, and present-day quantum theory does not really provide us with a satisfying answer.
[ترجمه گوگل]این یک سوال عمیق است و نظریه کوانتومی امروزی واقعاً پاسخ قانع کننده ای به ما نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این یک سوال عمیق است، و نظریه کوانتوم امروز واقعا به ما پاسخ رضایت بخشی نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One has to use a quantum theory of gravity to understand how the universe began.
[ترجمه گوگل]برای درک چگونگی آغاز جهان، باید از نظریه کوانتومی گرانش استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]انسان باید از نظریه کوانتوم جاذبه برای درک چگونگی آغاز جهان استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We can not nibble at quantum theory.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم از نظریه کوانتومی سر بزنیم
[ترجمه ترگمان] ما نمی تونیم نظریه کوانتوم رو گاز بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New books and revised editions on the quantum theory of atoms and molecules continue to appear.
[ترجمه گوگل]کتاب‌های جدید و نسخه‌های اصلاح‌شده در نظریه کوانتومی اتم‌ها و مولکول‌ها همچنان ظاهر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]کتاب های جدید و نسخه های تجدید نظر در نظریه کوانتومی اتم ها و مولکول ها به ظاهر خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Using quantum theory to understand gravity makes as much sense as trying solve a crossword puzzle with the key to your door.
[ترجمه گوگل]استفاده از نظریه کوانتومی برای درک گرانش به اندازه تلاش برای حل جدول کلمات متقاطع با کلید درب منطقی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از نظریه کوانتوم برای درک جاذبه به اندازه تلاش برای حل یک جدول با کلید به در شما، منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unlike relativity theory, quantum theory is beginning to have a really significant impact on technology.
[ترجمه گوگل]برخلاف نظریه نسبیت، نظریه کوانتومی شروع به تأثیر بسیار مهمی بر فناوری کرده است
[ترجمه ترگمان]بر خلاف نظریه نسبیت، نظریه کوانتومی تاثیر بسیار قابل توجهی بر فن آوری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, in quantum theory, anything that is not actually forbidden can and will happen.
[ترجمه گوگل]با این حال، در نظریه کوانتومی، هر چیزی که در واقع ممنوع نیست، می تواند اتفاق بیفتد و خواهد افتاد
[ترجمه ترگمان]اما در نظریه کوانتوم هر چیزی که واقعا حرام نباشد می تواند اتفاق بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So one has to use a quantum theory of gravity to discuss the very early stages of the universe.
[ترجمه گوگل]بنابراین باید از نظریه کوانتومی گرانش برای بحث در مورد مراحل اولیه جهان استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین باید از نظریه کوانتوم جاذبه برای بحث در مورد مراحل اولیه جهان استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first derives from the quantum theory.
[ترجمه گوگل]اولین مورد از نظریه کوانتومی ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]اولی برگرفته از نظریه کوانتوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nevertheless he remained highly sceptical of quantum theory.
[ترجمه گوگل]با این وجود، او به شدت نسبت به نظریه کوانتومی شک داشت
[ترجمه ترگمان]با این وصف، او به شدت به نظریه کوانتوم بدبین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We must face the problems of quantum theory later!
[ترجمه گوگل]بعداً باید با مشکلات نظریه کوانتومی روبرو شویم!
[ترجمه ترگمان]ما باید بعدا با مشکلات تئوری کوانتوم مواجه شویم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] نظریه کوانتومی
[برق و الکترونیک] نظریه کوانتوم نظریه ای که بر مبنای آن اتمها یا مولکولها انرژِی را با فرایند مرحله مقداری انرژِی که کوانتوم نامیده می شود . گسیل یا جذب می شود . کوانتوم نور یا تابشهای دیگر، فوتون است . انرژی فوتون برابر است با حاصلضرب بسامد تابش بر حسب هرتز در ثابت پلانک (6/62 ضربدر 10 به توان -27 ergs) . - نظریه کوانتمی

انگلیسی به انگلیسی

• basic modern theory of physics that energy is transferred in pulsations

پیشنهاد کاربران

بپرس