quantum mechanics

/ˈkwɑːntəmməˈkænɪks//ˈkwɒntəmmɪˈkænɪks/

(فیزیک) مکانیک کوانتومی، نظریه ی کوانتوم، نگره ی چنده

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: quantum-mechanical (adj.)
• : تعریف: (used with a sing. or pl. verb) a theory in physics describing the motion of objects in terms of the principles of quantum theory.

جمله های نمونه

1. Both quantum mechanics and chaos theory suggest a world constantly in flux.
[ترجمه گوگل]هم مکانیک کوانتومی و هم تئوری آشوب حاکی از جهانی بودن دائماً در جریان است
[ترجمه ترگمان]هم مکانیک کوانتومی و هم تیوری هرج و مرج یک جهان را به طور پیوسته در جریان القا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Quantum mechanics is the study of the way atoms behave.
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی مطالعه نحوه رفتار اتم ها است
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی مطالعه رفتار اتم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To understand quantum mechanics, we must come to terms with complex-number weightings.
[ترجمه گوگل]برای درک مکانیک کوانتومی، باید با وزن دهی اعداد پیچیده کنار بیاییم
[ترجمه ترگمان]برای درک مکانیک کوانتومی، باید با اعداد مختلط باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In general, quantum mechanics does not predict a single definite result for an observation.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مکانیک کوانتومی یک نتیجه مشخص را برای یک مشاهده پیش‌بینی نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، مکانیک کوانتومی یک نتیجه قطعی را برای مشاهده پیش بینی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. John Pople has set new standards for quantum mechanics, theoretical chemists, and for the general chemistry community.
[ترجمه گوگل]جان پوپل استانداردهای جدیدی را برای مکانیک کوانتومی، شیمیدانان نظری و برای جامعه شیمی عمومی تعیین کرده است
[ترجمه ترگمان]جان Pople استانداردهای جدیدی را برای مکانیک کوانتومی، شیمی شیمی نظری و برای جامعه شیمی عمومی تعیین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Quantum mechanics depicts space as a seething foam of uncertainty, with unimaginably short-lived elementary particles appearing and disappear ing.
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی فضا را به‌عنوان کفی جوشان از عدم قطعیت به تصویر می‌کشد که ذرات بنیادی غیرقابل تصوری با عمر کوتاه ظاهر و ناپدید می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی فضا را به عنوان یک موج خروشان از عدم قطعیت به تصویر می کشد که به طور غیرقابل تصوری ذرات بنیادی کوچک زنده ظاهر می شوند و ناپدید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This feature of quantum mechanics proved very distasteful to some of the very men who had helped to create the subject.
[ترجمه گوگل]این ویژگی مکانیک کوانتومی برای برخی از مردانی که به خلق سوژه کمک کرده بودند بسیار ناپسند بود
[ترجمه ترگمان]این ویژگی مکانیک کوانتومی برای برخی از مردانی که به خلق این موضوع کمک کرده بودند بسیار ناخوشایند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The whole point of quantum mechanics is that it has a different view of reality.
[ترجمه گوگل]نکته اصلی مکانیک کوانتومی این است که دیدگاه متفاوتی نسبت به واقعیت دارد
[ترجمه ترگمان]کل نقطه مکانیک کوانتومی این است که دیدگاه متفاوتی از واقعیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Quantum mechanics, although now eighty years old, has shown no signs of transforming the school science curriculum.
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی، اگرچه اکنون هشتاد ساله است، اما هیچ نشانه ای از دگرگونی برنامه درسی علوم مدرسه نشان نداده است
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی، با این که اکنون هشتاد ساله است، هیچ نشانه ای از تبدیل برنامه درسی دانش آموزان به مدرسه نشان نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Here, quantum mechanics provides us with a remarkable economy.
[ترجمه گوگل]در اینجا، مکانیک کوانتومی اقتصاد قابل توجهی را برای ما فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]در اینجا، مکانیک کوانتومی برای ما یک اقتصاد قابل توجه فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Early quantum mechanics required that interactions between sub-nuclear particles and atoms occur in spaces which are free of energy and mass.
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی اولیه ایجاب می کرد که برهمکنش بین ذرات زیرهسته ای و اتم ها در فضاهایی بدون انرژی و جرم اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی اولیه مستلزم آن است که برهم کنش میان ذرات هسته ای و اتم ها در فضاهای که عاری از انرژی و جرم هستند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is a striking feature of quantum mechanics, however, that for identical particles the rules are different.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک ویژگی قابل توجه مکانیک کوانتومی است که برای ذرات یکسان قوانین متفاوت است
[ترجمه ترگمان]این یک ویژگی قابل توجه مکانیک کوانتومی است، با این حال، برای ذرات یک سان، قوانین متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are still worrying about the foundations of quantum mechanics that were laid down sixty-five years ago.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز نگران پایه های مکانیک کوانتومی هستند که شصت و پنج سال پیش پایه گذاری شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز هم نگران اصول مکانیک کوانتومی هستند که شصت و پنج سال پیش تعیین شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Quantum cryptography exploits a key principle of quantum mechanics, according to which certain aspects of any subatomic process are inherently unknowable.
[ترجمه گوگل]رمزنگاری کوانتومی از یک اصل کلیدی مکانیک کوانتومی بهره برداری می کند که طبق آن جنبه های خاصی از هر فرآیند زیراتمی ذاتاً ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]رمزنگاری کوانتومی از اصول کلیدی مکانیک کوانتومی استفاده می کند، که براساس آن برخی از جنبه های هر فرآیند درون اتمی ذاتا قابل شناخت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] مکانیک کوانتومی
[برق و الکترونیک] مکانیک کوانتمی - مکانیک کوانتومی مطالعه ساختار اتمی و پدیده های مربوط به آن به صورت کمیتهایی که قابل اندازه گیری هستند .
[ریاضیات] مکانیک کوانتمی
[آمار] مکانیک کوانتومی

انگلیسی به انگلیسی

• branch of physics dealing with the descripiton of behavior of subatomic particles in terms of quanta

پیشنهاد کاربران

بپرس