1. He said it was only a quantitative difference.
[ترجمه گوگل]او گفت این فقط یک تفاوت کمی است
[ترجمه ترگمان]او گفت که این فقط یک تفاوت کمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We need to do a proper quantitative analysis of this problem.
[ترجمه گوگل]ما باید یک تحلیل کمی مناسب از این مشکل انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید یک تحلیل کمی مناسب از این مشکل انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is no difference between the two in quantitative terms.
[ترجمه گوگل]از نظر کمی تفاوتی بین این دو وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بین این دو به لحاظ کمی تفاوت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They will combine both qualitative and quantitative measurements.
[ترجمه گوگل]آنها هر دو اندازه گیری کیفی و کمی را ترکیب خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها هم اندازه های کیفی و هم کمی را با هم ترکیب خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Topocide is an emotional issue; quantitative research procedures were clearly inappropriate.
[ترجمه گوگل]Topocide یک موضوع احساسی است روش های تحقیق کمی به وضوح نامناسب بودند
[ترجمه ترگمان]Topocide یک مساله احساسی است؛ روش های تحقیق کمی کاملا نامناسب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These studies draw a quantitative portrait of ministers, legislators, bureaucrats, businessmen, trade union or party officials.
[ترجمه گوگل]این مطالعات تصویر کمی از وزرا، قانونگذاران، بوروکرات ها، بازرگانان، مقامات اتحادیه های کارگری یا حزبی ترسیم می کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعات تصویر کمی از وزرا، قانونگذاران، کارمندان، تجار، اتحادیه تجاری و یا مقامات حزب را ترسیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Demanding but worthwhile effort to unify qualitative and quantitative research methods under one logic of inference.
[ترجمه گوگل]تلاش مطالبه گر اما ارزشمند برای یکسان سازی روش های تحقیق کیفی و کمی تحت یک منطق استنتاج
[ترجمه ترگمان]درخواست از تلاش های ارزشمند برای متحد کردن روش های تحقیق کمی و کیفی تحت یک منطق استنتاجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These quantitative measures of uncertainty will then be entered in a number of investment formulations to see how they perform.
[ترجمه گوگل]سپس این معیارهای کمی عدم قطعیت در تعدادی از فرمولبندیهای سرمایهگذاری وارد میشوند تا نحوه عملکرد آنها را ببینیم
[ترجمه ترگمان]سپس این معیارهای کمی عدم قطعیت در تعدادی از فرمول های سرمایه گذاری وارد خواهند شد تا ببینیم آن ها چگونه عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Given present quantitative disparities between East and West, incremental performance improvements do provide something to worry about.
[ترجمه گوگل]با توجه به نابرابری های کمی موجود بین شرق و غرب، بهبود عملکرد فزاینده چیزی برای نگرانی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به نابرابری های کمی بین شرق و غرب، بهبود عملکرد افزایشی چیزی برای نگرانی در مورد آن فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Using quantitative analysis and charts of past currency movements, he predicts the dollar will rally briefly in the first quarter.
[ترجمه گوگل]او با استفاده از تجزیه و تحلیل کمی و نمودارهای حرکت ارزهای گذشته، پیشبینی کرد که دلار در سه ماهه اول رشد کوتاهی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]او با استفاده از تحلیل کمی و نمودارهای جریان پول گذشته، پیش بینی می کند که دلار به طور خلاصه در ربع اول جمع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The quantitative effects of the drugs were related to the rate of fluid secretion or absorption.
[ترجمه گوگل]اثرات کمی داروها با سرعت ترشح یا جذب مایع مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]اثرات کمی این داروها به میزان ترشح مایع یا جذب مرتبط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In addition each shows a different preference for quantitative forecasts, compared with more qualitative outlooks.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هر کدام ترجیح متفاوتی برای پیشبینیهای کمی دارند، در مقایسه با چشماندازهای کیفیتر
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هر کدام یک ترجیح متفاوت برای پیش بینی های کمی را نشان می دهند، در حالی که نظریه های کیفی بیشتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Courses may cover general, quantitative and developmental aspects of the subjects and includes lectures, seminars and laboratory work.
[ترجمه گوگل]دوره ها ممکن است جنبه های کلی، کمی و توسعه ای موضوعات را پوشش دهد و شامل سخنرانی ها، سمینارها و کارهای آزمایشگاهی باشد
[ترجمه ترگمان]این دوره ها می توانند جنبه های عمومی، کمی و رشدی از موضوعات را پوشش دهند و شامل سخنرانی ها، سمینارها و کاره ای آزمایشگاهی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I believe in discovery and rigor and quantitative correctness and sophisticated analysis.
[ترجمه گوگل]من به کشف و دقت و صحت کمی و تحلیل پیچیده اعتقاد دارم
[ترجمه ترگمان]من به کشف و دقت و دقت کمی و تحلیل پیچیده اعتقاد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In comparison with the elaborate quantitative data sets on voting we have little empirical information on this group phenomenon.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با مجموعه دادههای کمی مفصل در مورد رأیگیری، اطلاعات تجربی کمی در مورد این پدیده گروهی داریم
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با مجموعه داده های کمی پیچیده در رای گیری، ما اطلاعات تجربی کمی در مورد این پدیده گروه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید