qualitative analysis

/ˈkwɑːləˌtetɪvəˈnæləsəs//ˈkwɒlɪtətɪvəˈnæləsɪs/

معنی: تجزیه کیفی
معانی دیگر: (شیمی) تجزیه ی کیفی، فراکافت چونی، تجزیه جهت تشخیص اجزا متشکله ماده یا مخلوطی، تجزیه چونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the chemical analysis of a compound or mixture to determine the elements and other ingredients of which it is composed.

جمله های نمونه

1. Qualitative analysis shows that water is made up of hydrogen and oxygen.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل کیفی نشان می دهد که آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]آنالیز کیفی نشان می دهد که آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The research involves qualitative analysis of students' performance.
[ترجمه گوگل]این تحقیق شامل تحلیل کیفی عملکرد دانش آموزان است
[ترجمه ترگمان]این تحقیق شامل تجزیه و تحلیل کیفی عملکرد دانشجویان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Moreover, appropriate use of quantitative and qualitative analysis added to the research is the correct methodology.
[ترجمه گوگل]همچنین استفاده مناسب از تحلیل کمی و کیفی افزوده شده به تحقیق روش شناسی صحیحی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استفاده مناسب از تجزیه و تحلیل کمی و کیفی به این تحقیق، روش درست می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using Electronic Spreadsheet, the qualitative analysis and quantitative analysis for a kind of decision problems are integrated by these models and the method.
[ترجمه گوگل]با استفاده از صفحه گسترده الکترونیکی، تحلیل کیفی و تحلیل کمی برای نوعی مسائل تصمیم گیری توسط این مدل ها و روش یکپارچه شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از صفحه گسترده Electronic، تحلیل کیفی و تحلیل کمی برای یک نوع مشکلات تصمیم گیری با این مدل ها و روش ادغام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Based on the qualitative analysis the paper forecast the future throughput by the combination forecast model.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحلیل کیفی، این مقاله با استفاده از مدل پیش‌بینی ترکیبی، توان عملیاتی آینده را پیش‌بینی می‌کند
[ترجمه ترگمان]براساس تحلیل کیفی، مقاله توان عملیاتی آینده را با مدل پیش بینی ترکیبی پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The qualitative analysis of the dynamic procedure of the missile's attitude angle changing was made in the same case.
[ترجمه گوگل]تحلیل کیفی رویه دینامیکی تغییر زاویه نگرش موشک در همین مورد انجام شد
[ترجمه ترگمان]تحلیل کیفی روش دینامیک تغییر زاویه برخورد موشک در همان حالت صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to a qualitative analysis of casing fault tree, and by taking casing failure as the top event, 4different essential events are found out, and each event can be equaled to Boolean equation.
[ترجمه گوگل]با توجه به تجزیه و تحلیل کیفی درخت خطای پوششی و با در نظر گرفتن شکست پوششی به عنوان رویداد برتر، 4 رویداد اساسی مختلف پیدا می‌شود که هر رویداد را می‌توان با معادله بولی برابر کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به تجزیه و تحلیل کیفی درخت نقص بدنه و با در نظر گرفتن شکست غلاف به عنوان رویداد برتر، ۴ رویداد اساسی مختلف کشف شدند و هر رویداد می تواند با معادله بولی برابر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Q scan, a qualitative analysis method, is analogous to velocity scanning or frequency scanning.
[ترجمه گوگل]اسکن Q، یک روش تحلیل کیفی، مشابه اسکن سرعت یا اسکن فرکانس است
[ترجمه ترگمان]بررسی Q، یک روش آنالیز کیفی، مشابه با اسکن سرعت و یا اسکن نمودن فرکانس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The qualitative analysis method of SWOT now is widely used in strategy decision of businesses, but it is too conceptional to grasp the analysis result.
[ترجمه گوگل]روش تحلیل کیفی SWOT در حال حاضر به طور گسترده در تصمیم گیری استراتژی کسب و کار استفاده می شود، اما برای درک نتیجه تجزیه و تحلیل بسیار مفهومی است
[ترجمه ترگمان]روش تحلیل کیفی SWOT در حال حاضر به طور گسترده در تصمیم استراتژی تجاری مورد استفاده قرار می گیرد، اما برای درک نتیجه تحلیل بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The qualitative analysis is carried out on the behavior of the partial penetrated weld pool with welding current changing from pulsed peak value to base value during pulsed TIG welding.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل کیفی بر روی رفتار حوضچه جوش با نفوذ جزئی با تغییر جریان جوش از مقدار پیک پالسی به مقدار پایه در طول جوشکاری TIG پالسی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]تحلیل کیفی بر روی رفتار حوضچه جوش با جریان جوش در حال تغییر جریان از مقدار پیک جریان پالسی به مقدار پایه در طول جوش TIG پالسی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By qualitative analysis, it has been proved that the motion of the Combustion zone boundary and the enlargement of the dimensions of the cavity with time would balance the acoustic energy growth.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل کیفی، ثابت شده است که حرکت مرز ناحیه احتراق و بزرگ شدن ابعاد حفره با گذشت زمان، رشد انرژی صوتی را متعادل می کند
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل کیفی ثابت شده است که حرکت مرز منطقه Combustion و توسعه ابعاد حفره با گذر زمان باعث ایجاد تعادل در رشد انرژی صوتی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the basis of qualitative analysis of the stator structure, rotor structure, winding design and start element, a single-phase asynchronous motor for railway point switch is developed.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل کیفی ساختار استاتور، ساختار روتور، طراحی سیم پیچ و عنصر شروع، یک موتور ناهمزمان تک فاز برای سوئیچ نقطه راه آهن توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل کیفی ساختار استاتور، ساختار روتور، طراحی سیم پیچ و عنصر شروع، یک موتور چند مرحله ای همزمان برای سوییچ نقطه راه آهن توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Use the qualitative analysis method, economic policy, accounting code, system of Chinese government were analyzed towards the effect of putting EVA into practice in China.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کیفی، سیاست اقتصادی، کد حسابداری، سیستم دولت چین به سمت تأثیر اجرای EVA در چین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش تحلیل کیفی، سیاست اقتصادی، کد حسابداری، نظام حکومتی چین در جهت تاثیر قرار دادن EVA در عمل در چین مورد تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Signed Digraph incarnates the coalescent modelling thought of qualitative analysis and quantitative analysis, and the standardized modeling for a complex system can be realized by signed digraph.
[ترجمه گوگل]دیگراف امضا شده، تفکر مدل‌سازی تلفیقی تحلیل کیفی و تحلیل کمی را تجسم می‌بخشد و مدل‌سازی استاندارد شده برای یک سیستم پیچیده را می‌توان با نمودار امضا شده محقق کرد
[ترجمه ترگمان]در مدل آمیختگی به بررسی کیفی و تجزیه و تحلیل کمی پرداخته است و مدل استاندارد شده برای یک سیستم پیچیده را می توان با digraph امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجزیه کیفی (اسم)
qualitative analysis

تخصصی

[شیمی] تجزیه ى کیفی، فراکافت چونی
[مهندسی گاز] تجزیه کیفی
[ریاضیات] تجزیه و تحلیل کیفی

انگلیسی به انگلیسی

• examination of quality, analysis of fundamental variables that cannot be precisely valued

پیشنهاد کاربران

بپرس