quadrupedal

/kwɑːˈdruːpɪdl//kwɒˈdruːpɪdl/

معنی: چهارپایی
معانی دیگر: چهارپایی

جمله های نمونه

1. The pterosaur trackway is quadrupedal, with wide gauge.
[ترجمه گوگل]مسیر راهروی پتروزارها چهارپا و با گیج عریض است
[ترجمه ترگمان]The trackway با اندازه کافی quadrupedal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In its overall look and style of quadrupedal movement, 'future predator' looked something like a giant flightless bat, and this is where I really got quite interested. . .
[ترجمه گوگل]در ظاهر کلی و سبک حرکت چهارپا، «شکارچی آینده» چیزی شبیه یک خفاش غول پیکر بدون پرواز به نظر می رسید، و اینجاست که من واقعاً علاقه مند شدم
[ترجمه ترگمان]در ظاهر کلی و سبک جنبش quadrupedal، شکارچی آینده شبیه یک خفاش غول پیکر به نظر می رسید، و این جایی است که من واقعا به آن علاقه مند شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Despite the geographic separation of the families, the method of quadrupedal walking is similar: legs and arms held fairly straight, and bottom in the air.
[ترجمه گوگل]با وجود جدایی جغرافیایی خانواده ها، روش راه رفتن چهارپا مشابه است: پاها و دست ها نسبتاً صاف نگه داشته می شوند و پایین در هوا قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]با وجود فاصله جغرافیایی از خانواده ها، روش پیاده روی quadrupedal مشابه است: پاها و بازوها نسبتا صاف و پایین در هوا نگه داشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It may have reared up on its hind legs to reach twigs and leaves, but would normally have been fully quadrupedal.
[ترجمه گوگل]ممکن است روی پاهای عقب خود رشد کرده باشد تا به شاخه‌ها و برگ‌ها برسد، اما معمولاً کاملاً چهارپا بوده است
[ترجمه ترگمان]ممکن است روی پاهای عقبش بلند شده باشد تا به شاخه ها و برگ ها برسد، اما به طور طبیعی به طور طبیعی quadrupedal بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What is striking about human bipedal movement is that it is notably more economical than quadrupedal locomotion at walking rates.
[ترجمه گوگل]آنچه در مورد حرکت دوپا انسان قابل توجه است این است که به طور قابل توجهی مقرون به صرفه تر از حرکت چهارپا در سرعت راه رفتن است
[ترجمه ترگمان]چیزی که در مورد حرکت روی دو پا وجود دارد این است که این حرکت بسیار اقتصادی تر از حرکت حرکت حرکت در نرخ پیاده روی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this new position, our innards were not as well supported as they had been in our quadrupedal ancestors.
[ترجمه گوگل]در این موقعیت جدید، درون ما به خوبی که در اجداد چهارپا ما حمایت شده بود، نبود
[ترجمه ترگمان]در این موقعیت جدید، اعضای بدن ما به اندازه نیاکان ما مورد حمایت نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چهارپایی (صفت)
quadrupedal

انگلیسی به انگلیسی

• having four legs; walking on all four legs

پیشنهاد کاربران

بپرس