quadrivalent

/ˌkwɑːdriːˈveɪlənt//ˌkwɒdrɪˈveɪlənt/

معنی: چهار بنیانی، چهار ارزشی
معانی دیگر: رجوع شود به: tetravalent

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: quadrivalence (n.), quadrivalency (n.)
(1) تعریف: having a valence of four; tetravalent.

(2) تعریف: having four different valences.

مترادف ها

چهار بنیانی (صفت)
quadrivalent, tetravalent

چهار ارزشی (صفت)
quadrivalent, tetrad

پیشنهاد کاربران

چهارگانه
quadrivalent ( شیمی )
واژه مصوب: چهارظرفیتی
تعریف: اتم یا عنصر دارای چهار ظرفیت

بپرس