1. a quadripartite pact
قرارداد چهار سویه (جانبه)
2. Early ribbed vaults are quadripartite, that is, each bay is divided into four compartments by diagonal ribs.
[ترجمه گوگل]طاق های آجدار اولیه چهار قسمتی هستند، یعنی هر خلیج توسط دنده های مورب به چهار قسمت تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]طاق های شیاردار ۱، quadripartite هستند که هر خلیج به چهار قسمت توسط دنده های مورب تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Inside, the vaulting is quadripartite throughout and all of one height.
[ترجمه گوگل]در داخل، طاق نما چهار قسمتی است و همه یک ارتفاع دارند
[ترجمه ترگمان]درون آن، تاق نما در تمام طول یک ارتفاع گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Later he describes events in Indochina as "a quadripartite game of wei qi", just at the time when genocide was under way in Cambodia.
[ترجمه گوگل]بعداً او رویدادهای هندوچین را به عنوان "یک بازی چهارجانبه وی چی" توصیف می کند، درست در زمانی که نسل کشی در کامبوج در جریان بود
[ترجمه ترگمان]بعدها او وقایع هندوچین را به عنوان \"بازی quadripartite وی\" توصیف کرد، درست در زمانی که نسل کشی در کامبوج در جریان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The recent quadripartite consultations, involving Japan, the US, India and Australia, pointedly excluded China, creating fissures in the New Delhi-Beijing bilateral equation.
[ترجمه گوگل]رایزنیهای چهارجانبه اخیر که شامل ژاپن، ایالات متحده، هند و استرالیا میشد، چین را به طور واضح کنار گذاشت و شکافهایی در معادله دوجانبه دهلی نو و پکن ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]این رایزنی های اخیر که شامل ژاپن، ایالات متحده، هند و استرالیا می شود، چین را کنار گذاشت و باعث ایجاد شکاف در روابط دو جانبه دهلی نو - پکن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ah! It is difficult to let Quadripartite frequently express with ten fingers.
[ترجمه گوگل]آه! دشوار است که اجازه دهید Quadripartite اغلب با ده انگشت بیان شود
[ترجمه ترگمان]آه! بسیار دشوار است که بتوان آن را با ده انگشت بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are no capitals to the nave arcade which supports the quadripartite vault over naves and aisles.
[ترجمه گوگل]هیچ سرستونی در طاق شبستان وجود ندارد که طاق چهارجانبه را بر روی شبستان ها و راهروها پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]هیچ capitals برای the شبستان وجود ندارد که the quadripartite quadripartite را بر فراز naves و aisles قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The 1945 Potsdam and London agreements and the 1971 quadripartite accord on Berlin were thus suspended.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، قراردادهای 1945 پوتسدام و لندن و توافقنامه چهارجانبه 1971 در مورد برلین به حالت تعلیق درآمد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۴۵ معاهده پوتسدام و لندن و پیمان quadripartite در سال ۱۹۷۱ در برلین به حالت تعلیق درآمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mortgage loans to the parties involved in tripartite or quadripartite to sign three contracts.
[ترجمه گوگل]وام مسکن به طرفین سه جانبه یا چهارجانبه برای امضای سه قرارداد
[ترجمه ترگمان]وام وام مسکن به طرف های درگیر در سه قرارداد سه جانبه یا سه جانبه برای امضای سه قرارداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Such split causes the chromosome pairs to be actually quadripartite.
[ترجمه گوگل]چنین شکافی باعث می شود که جفت های کروموزوم در واقع چهار بخشی باشند
[ترجمه ترگمان]این جدایی باعث می شود که جفت کروموزوم در واقع quadripartite باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید