1. This is what Qat & acirc ; dah says .
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که Qat, acirc ; دا می گوید
[ترجمه ترگمان]می گوید: این همان چیزی است که Qat acirc می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می گوید: این همان چیزی است که Qat acirc می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Farmers are also now choosing to grow water-thirsty qat instead of food crops, he said, because it consistently fetches high prices.
[ترجمه گوگل]او گفت که کشاورزان اکنون به جای محصولات غذایی، قات تشنه آب را انتخاب می کنند، زیرا به طور مداوم قیمت های بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]او گفت که کشاورزان ضمنا در حال حاضر انتخاب می کنند که به جای محصولات غذایی، تشنه آب شوند، زیرا به طور مداوم قیمت بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گفت که کشاورزان ضمنا در حال حاضر انتخاب می کنند که به جای محصولات غذایی، تشنه آب شوند، زیرا به طور مداوم قیمت بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Objective To determine the contents of emodin a nd chrysophanol in Qingre Anchuang tablets(QAT)by HPLC.
[ترجمه گوگل]هدف تعیین محتویات emodin a nd chrysophanol در قرص Qingre Anchuang (QAT) توسط HPLC
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن محتویات of در Qingre Anchuang (qat)با HPLC (qat)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن محتویات of در Qingre Anchuang (qat)با HPLC (qat)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Qat, or catha edulis, has become the national pastime in this poor Arab country of 19 million, but one many experts say is ravaging Yemen's frail economy and sucking up precious water.
[ترجمه گوگل]قات یا کاتا ادولیس به تفریح ملی در این کشور 19 میلیونی فقیر عربی تبدیل شده است، اما بسیاری از کارشناسان می گویند که اقتصاد ضعیف یمن را ویران می کند و آب گرانبها را می مکد
[ترجمه ترگمان]qat، یا catha edulis، به یک سرگرمی ملی در این کشور فقیر عرب ۱۹ میلیون تبدیل شده است، اما بسیاری از کارشناسان می گویند که اقتصاد ضعیف یمن را ویران می کند و آب با ارزش را می مکد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]qat، یا catha edulis، به یک سرگرمی ملی در این کشور فقیر عرب ۱۹ میلیون تبدیل شده است، اما بسیاری از کارشناسان می گویند که اقتصاد ضعیف یمن را ویران می کند و آب با ارزش را می مکد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Already the farmers in the video say they are switching to producing qat, a narcotic plant that sells for more money in local markets than coffee.
[ترجمه گوگل]قبلاً کشاورزان در این ویدیو میگویند که به تولید قات روی میآورند، یک گیاه مخدر که در بازارهای محلی به قیمتی بیشتر از قهوه به فروش میرسد
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در این ویدیو می گویند که آن ها به تولید qat، یک کارخانه مواد مخدر که در بازارهای محلی پول بیشتری نسبت به قهوه می فروشد، استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در این ویدیو می گویند که آن ها به تولید qat، یک کارخانه مواد مخدر که در بازارهای محلی پول بیشتری نسبت به قهوه می فروشد، استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fuel subsidies, which make diesel - powered wells cheap to operate, encourage the cultivation of qat.
[ترجمه گوگل]یارانه های سوخت، که کارکرد چاه های دیزلی را ارزان می کند، کشت قات را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]یارانه های سوخت که چاه های دیزلی را ارزان می سازند، کشت of را تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یارانه های سوخت که چاه های دیزلی را ارزان می سازند، کشت of را تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. "Besides, " he added, his voice dropping to a gurgled whisper, "when people are chewing qat, they don't ask awkward questions about where Yemen's oil revenues are going.
[ترجمه گوگل]او افزود: «علاوه بر این، در حالی که صدایش به زمزمه غرغری می رسد، «وقتی مردم قات می جوند، سؤالات ناخوشایندی درباره اینکه درآمدهای نفتی یمن به کجا می رود نمی پرسند
[ترجمه ترگمان]وی افزود: \" علاوه بر این، هنگامی که مردم مشغول جویدن آدامس هستند، از سوالاتی که در مورد اینکه کجا درآمد نفت یمن کجا می رود سوال نمی کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی افزود: \" علاوه بر این، هنگامی که مردم مشغول جویدن آدامس هستند، از سوالاتی که در مورد اینکه کجا درآمد نفت یمن کجا می رود سوال نمی کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And the Yemeni habit of chewing a leaf called qat, a mild stimulant not conducive to clear thinking or dynamism, is almost as pervasive as ever.
[ترجمه گوگل]و عادت یمنی ها به جویدن برگ به نام قات، محرک ملایمی که برای تفکر روشن یا پویایی مناسب نیست، تقریباً مثل همیشه فراگیر است
[ترجمه ترگمان]و عادت یمنی جویدن برگ به نام qat، یک محرک ملایم که برای فکر کردن یا پویایی بخشیدن به آن مساعد نیست، تقریبا به اندازه همیشه فراگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و عادت یمنی جویدن برگ به نام qat، یک محرک ملایم که برای فکر کردن یا پویایی بخشیدن به آن مساعد نیست، تقریبا به اندازه همیشه فراگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the quiet of an abandoned lighthouse, young people chew qat.
[ترجمه گوگل]در خلوت یک فانوس دریایی متروک، جوانان قات می جوند
[ترجمه ترگمان]در سکوت یک فانوس دریایی متروک، مردم جوان qat را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سکوت یک فانوس دریایی متروک، مردم جوان qat را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید