97 1584 100 1 quar پیمانه ای درحدودیک لیترکه برابربادوپاینت، بطری ابجویک کوارتی معنی quar در دیکشنری تخصصی Quar[زمین شناسی] کوآر - واژه ویلزی برای ماسه سنگ. Quar ice[زمین شناسی] یخ بهاری - واژه مورد استفاده در لابرادور برای یخ تشکیل شده در طول بهار توسط رهاشدن برفاب زمین روی یک دامنه یخی یا یخ پایدار ، در جایی که دوباره منجمد میشود (ADTC,1955,p.64). | Quar ice | Quarfeloid | quark xpress | Quarpel | quarrt climbing | quar را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران احسانی عجیب و غریب معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها روحید > غایة الحکیم روحید > غایة الحکیم بدونه نام > نهراسد جامی > رافض Az > game on A > shame آوین > آوین Hadi > phoneme نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodヴァヒドFigureمحمد حاتمی نژادDark Light محمدرضا ایوبی صانعسیدحسین اخوان بهابادیحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست طبل غازی handcuffs cameraperson نیم دوست نگون اقبال رهی برگشود