96 1578 100 1 quantified معنی quantified در دیکشنری تخصصی quantified[ریاضیات] سور دار، مسوّر، کمّی شده quantified expression[ریاضیات] گزاره های دارای سور، عبارت سور دار quantified formula[ریاضیات] فرمول مسور quantified proposition[ریاضیات] گزاره ی مسور، قضیه ی محصوره quantified sentence[ریاضیات] گزاره ی مسور quantified statement[ریاضیات] گزاره ی مسور | quantified expression | quantified formula | quantified proposition | quantified sentence | quantified statement | معنی کلمه quantified به انگلیسی quantified• having a determined quantity; having an expressible quantity quantified را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران محمدعلی امیرباقری بیان شده - ذکر شده - مطرح گردیده... ghodrat محاسبه شدن زهرا کمی سازی، اندازه گیری Mini767 مشخص شدنمعلوم شدن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محمدحسین درویشی > حسن آباد بلهر Meisam > emanate ریحانه > gut علی ولایی > corb محمد > Live for yourself آزیتا > آزیتا مدیر گروه مخصوص ادمین ها در ایتا > تب زدن صباح > رایین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodヴァヒドFigureمحمد حاتمی نژادDark Light محمدرضا ایوبی صانعسیدحسین اخوان بهابادیحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست طبل غازی handcuffs cameraperson نیم دوست نگون اقبال رهی برگشود