pyx

/pɪks//pɪks/

معنی: صندوقچه، جعبه کوچک، در جعبه گذاردن
معانی دیگر: گنجانه ی نان عشای ربانی، (عشای ربانی) ظرف نان، جعبه قطب نما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in some Christian denominations, a container for storing or transporting Communion wafers.

(2) تعریف: in a mint, a box in which sample coins are kept before being checked for weight and metal content.

جمله های نمونه

1. PYX uses the first character of every line to represent a markup event such as an open-tag or attribute.
[ترجمه گوگل]PYX از اولین کاراکتر هر خط برای نشان دادن یک رویداد نشانه گذاری مانند یک تگ باز یا ویژگی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]PYX از اولین کاراکتر از هر سطر برای نشان دادن یک رویداد نشانه گذاری مانند یک برچسب یا ویژگی باز استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Along with the xml_objectify, PYX, and HaXml options examined in earlier installments, Ruby programmers also have a quick way of processing XML without a steep learning curve.
[ترجمه گوگل]در کنار گزینه‌های xml_objectify، PYX و HaXml که در قسمت‌های قبلی مورد بررسی قرار گرفته‌اند، برنامه‌نویسان Ruby همچنین روشی سریع برای پردازش XML بدون منحنی یادگیری شیب دار دارند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از XML، objectify، PYX و HaXml که در بخش های قبلی مورد بررسی قرار گرفتند، programmers روبی نیز یک روش سریع برای پردازش XML را بدون منحنی یادگیری شیب دار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The 6 dipicrylamino 5 dinitro pyridine ( PYX ) pureness reference material had been certificated by potentiometric method.
[ترجمه گوگل]ماده مرجع خلوص 6 dipicrylamino 5 dinitro pyridine (PYX) به روش پتانسیومتری تایید شده بود
[ترجمه ترگمان]ماده مرجع ۶ dipicrylamino پیریدین (PYX)با استفاده از روش potentiometric مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As you will see, authoring XML using PYX does not appear to be very practical.
[ترجمه گوگل]همانطور که خواهید دید، نوشتن XML با استفاده از PYX چندان کاربردی به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان]همانطور که می بینید، استفاده از XML با استفاده از PYX خیلی عملی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The line-oriented PYX format used by [pyxie] is language-independent, and tools are available for several languages.
[ترجمه گوگل]قالب خط گرا PYX که توسط [pyxie] استفاده می شود، مستقل از زبان است و ابزارها برای چندین زبان در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]فرمت PYX مبتنی بر خط که توسط [ pyxie ] به کار می رود زبان مستقل است، و ابزار برای چند زبان موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I slightly overstated the ease I experienced in generating a C-based module out of hashcash. pyx.
[ترجمه گوگل]من آسانی را که در تولید یک ماژول مبتنی بر C از هش کش تجربه کردم کمی اغراق کردم pyx
[ترجمه ترگمان]من این راحتی را که در ایجاد یک ماژول C - محور از hashcash تجربه کردم، کم کردم pyx
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. PYX is a line-oriented alternative syntax for XML.
[ترجمه گوگل]PYX یک نحو جایگزین خط گرا برای XML است
[ترجمه ترگمان]PYX یک نحو جایگزین خط برای XML است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Submicron PYX with high purity was prepared by spray recrystallization method and its thermal properties, mechanical sensitivity and short-duration pulse shock initiation property were investigated.
[ترجمه گوگل]ساب میکرون PYX با خلوص بالا به روش تبلور مجدد اسپری تهیه شد و خواص حرارتی، حساسیت مکانیکی و خاصیت شروع شوک پالس کوتاه مدت آن مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]submicron PYX با خلوص بالا توسط روش اسپری خشک و خواص حرارتی آن، حساسیت مکانیکی و زمان شروع شوک به مدت کوتاه، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pyrex (the tool) processes ". pyx" files into ". c" extensions.
[ترجمه گوگل]Pyrex (ابزار) فایل های " pyx" را به پسوندهای " c" پردازش می کند
[ترجمه ترگمان]Pyrex (ابزار)\" فایل های \"pyx\" وارد شوند c
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My heart began to flutter as I lowered the heavy pyx into my pouch.
[ترجمه گوگل]وقتی پیکس سنگین را داخل کیفم پایین آوردم قلبم شروع به بال زدن کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که ظروف بلورین سنگین را داخل خورجین خود می انداختم، قلبم شروع به تپیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first two syntaxes I want to examine are major contenders in the labor saving category: PYX and SOX.
[ترجمه گوگل]دو نحو اولی که می‌خواهم بررسی کنم، رقبای اصلی در مقوله صرفه‌جویی در نیروی کار هستند: PYX و SOX
[ترجمه ترگمان]دو فرضیه اول که من می خواهم بررسی کنیم، رقبای اصلی در مقوله صرفه جویی در کار یعنی PYX و SOX است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As with all of the syntaxes discussed in this article, the creator of PYX also released tools to convert PYX to and from XML.
[ترجمه گوگل]مانند تمام نحوهای مورد بحث در این مقاله، خالق PYX نیز ابزارهایی را برای تبدیل PYX به و از XML منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]همانند تمامی of که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت، سازنده of نیز ابزارهایی برای تبدیل PYX به و از XML منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And two streets off another locking it into a pyx.
[ترجمه گوگل]و دو خیابان دورتر از دیگری که آن را در یک pyx قفل می کند
[ترجمه ترگمان]و دو خیابان دیگر آن را در چند اتاق حبس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every year, newly minted coins are checked for size, weight, and composition at a Trial of the Pyx.
[ترجمه گوگل]هر سال، سکه‌های تازه ضرب شده از نظر اندازه، وزن و ترکیب در Trial of the Pyx بررسی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]هر ساله سکه های تازه ضرب شده برای اندازه، وزن و ترکیب در دادگاه of چک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Edward I flayed his enemies and nailed their skin to the chapel of Pyx.
[ترجمه گوگل]ادوارد اول دشمنانش را پوست انداخت و پوست آنها را به نمازخانه پیکس میخکوب کرد
[ترجمه ترگمان]ادوارد دشمنان خود را flayed و پوست آن ها را به نمازخانه of میخکوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صندوقچه (اسم)
ark, bin, kist, pyx

جعبه کوچک (اسم)
pyx, casket

در جعبه گذاردن (فعل)
pyx, crate, incase

انگلیسی به انگلیسی

• box used to hold the eucharist, container that holds the wafers for the holy communion

پیشنهاد کاربران

بپرس