pyuria


(وجود چرک در شاش) پیشاب چرکی، چرک ادراری، طب وجود چرک در ادرار، ادرار چرکدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the presence of pus in the urine.

جمله های نمونه

1. She had no renal colic, haematuria, pyuria or pause in urine stream.
[ترجمه گوگل]او هیچ کولیک کلیوی، هماچوری، پیوری یا مکث در جریان ادرار نداشت
[ترجمه ترگمان]او دل درد نداشت، haematuria، pyuria یا مکث در جریان ادرار دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pyuria namely purulent cell make water, alleged pus cell is the leucocyte that point to denaturation or dies.
[ترجمه گوگل]پیوریا یعنی سلول چرکی آب می‌سازد، سلول چرکی لکوسیتی است که به دناتوره شدن اشاره دارد یا می‌میرد
[ترجمه ترگمان]Pyuria به نام سلول purulent آب را می سازند، سلول چرک ادعا شده the است که به denaturation اشاره می کند یا می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. New-style concealed coccus can cause kidney tit necrotic and integrated proof, pyelonephritis and pyuria of similar kidney tubercular.
[ترجمه گوگل]کوکوس پنهان به سبک جدید می تواند باعث نکروز و اثبات یکپارچه تیتر کلیه، پیلونفریت و پیوری سل کلیه مشابه شود
[ترجمه ترگمان]coccus پنهان به سبک جدید می تواند باعث ایجاد kidney، necrotic و اثبات یکپارچه، pyelonephritis و pyuria از کلیه similar مشابه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the patient has apparent bladder to stimulate symptom, hematuria or pyuria, but asepsis make water person, want to notice to have kidney tubercular possibility.
[ترجمه گوگل]اگر بیمار مثانه ظاهری برای تحریک علائم، هماچوری یا پیوری دارد، اما آسپسیس باعث آب می شود، می خواهید متوجه شوید که احتمال سل کلیه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر بیمار مثانه خود را برای تحریک علائم، hematuria یا pyuria داشته باشد، اما asepsis فرد آب می سازد، تمایل دارد که احتمال سل را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Urinary infected with can cause of urine common mind different bacterial urinary pyuria hematuria nap urine etc.
[ترجمه گوگل]عفونت ادراری می تواند باعث ایجاد ادرار مشترک با باکتری های مختلف پیوری ادراری هماچوری ناپ ادرار و غیره شود
[ترجمه ترگمان]ادراری ممکن است با ادرار و ادرار و ادرار و ادرار و ادرار و ادرار و ادرار و ادرار و ادرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sometimes there is hematuria and even irritation sign of bladder and pyuria when with infection.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات علائم هماچوری و حتی تحریک مثانه و پیوری در هنگام عفونت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات sign و حتی irritation مثانه و pyuria در هنگام آلوده شدن به عفونت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chronic cystitis also can have frequent micturition, make water is painful, pyuria symptom, but compare with frequent micturition common.
[ترجمه گوگل]سیستیت مزمن همچنین می تواند ادرار مکرر داشته باشد، آب دردناک باشد، علائم پیوری باشد، اما در مقایسه با ادرار مکرر شایع است
[ترجمه ترگمان]cystitis مزمن هم چنین می توانند micturition مکرر داشته باشند، آب ایجاد کنند، درد کمتری دارند، اما با micturition مکرر مقایسه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accordingly, it is fluky that sheet diagnoses uric road to affect by pyuria.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، این که برگه تشخیص جاده اوریک به پیوری را نشان دهد، امری نامعقول است
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، fluky است که جاده uric تشخیص داده توسط pyuria را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• presence of pus in the urine (medicine)

پیشنهاد کاربران

pyuria ( پزشکی )
واژه مصوب: چرک‏میزی
تعریف: وجود چرک در پیشاب که آن را کدر می‏سازد

بپرس