1. Thymine: Organic compound of the pyrimidine family, often called a Base, consisting of a ring containing Both nitrogen and carbon atoms, and a methyl group.
[ترجمه گوگل]تیمین: ترکیب آلی از خانواده پیریمیدین ها که اغلب به آن پایه می گویند، شامل حلقه ای است که هم اتم های نیتروژن و کربن و یک گروه متیل دارد
[ترجمه ترگمان]thymine: ترکیب آلی خانواده پیریمیدین، که اغلب a نامیده می شود، متشکل است از یک حلقه حاوی نیتروژن و اتم های کربن، و گروه متیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The purine and pyrimidine may be complexed with a sugar to produce a nucleoside.
[ترجمه گوگل]پورین و پیریمیدین ممکن است با یک قند کمپلکس شوند تا یک نوکلئوزید تولید کنند
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pyrimidine includes cytidine and uridine, which has a wide range of applications in the food and pharmaceutical industries.
[ترجمه گوگل]پیریمیدین شامل سیتیدین و یوریدین است که کاربردهای وسیعی در صنایع غذایی و دارویی دارد
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Uracil -- a pyrimidine found in RNA that base - pares with adenine.
[ترجمه گوگل]اوراسیل - پیریمیدین موجود در RNA که با آدنین باز می شود
[ترجمه ترگمان]uracil - - یک پیریمیدین در RNA که دارای pares با adenine است کشف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. UV-B-induced cyclobutane pyrimidine dimmers (CPD) in the DNA of rice seedlings were measured using ELISA with specific monoclonal antibody.
[ترجمه گوگل]دیمرهای سیکلوبوتان پیریمیدین (CPD) ناشی از UV-B در DNA نهال برنج با استفاده از ELISA با آنتی بادی مونوکلونال خاص اندازهگیری شد
[ترجمه ترگمان]داربست DNA القا شده توسط UV - B (CPD)در DNA نهال های برنج با استفاده از آنتی بادی مونوکلونال آنتی بادی، اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Breeding a high pyrimidine producting grain is the precondition for producting cytidine and uridine by fermentation.
[ترجمه گوگل]پرورش یک دانه تولید کننده پیریمیدین بالا، پیش شرط تولید سیتیدین و یوریدین از طریق تخمیر است
[ترجمه ترگمان]تولید یک دانه هویج بلند پایه، پیش شرط for cytidine و uridine توسط تخمیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Biaryl substituted pyridine, pyrimidine and pyrazine compounds are sodium channel blockers useful for the treatment of pain.
[ترجمه گوگل]ترکیبات پیریدین، پیریمیدین و پیرازین جایگزین بیاریل، مسدود کننده های کانال سدیم هستند که برای درمان درد مفید هستند
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A nitrogenous molecule, either a PYRIMIDINE or a PURINE, that combines with a pentose sugar and phosphoric acid to form a nucleotide, the fundamental unit of nucleic acids.
[ترجمه گوگل]یک مولکول نیتروژن، یا پیریمیدین یا پورین، که با قند پنتوز و اسید فسفریک ترکیب می شود و یک نوکلئوتید، واحد اساسی اسیدهای نوکلئیک را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک مولکول nitrogenous، یا a یا a، که با یک قند pentose و فسفریک اسید ترکیب می شود تا یک نوکلیوتید، واحد بنیادی اسیده ای نوکلییک را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Cleudine is a pyrimidine analogue with potent and sustained antiviral activity against HB.
[ترجمه گوگل]کلودین یک آنالوگ پیریمیدین با فعالیت ضد ویروسی قوی و پایدار علیه HB است
[ترجمه ترگمان]Cleudine یک قیاس حلقوی با فعالیت های ضد ویروسی قوی و پایدار در برابر HB است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Clevudine is a pyrimidine analogue with potent and sustained antiviral activity against HBV.
[ترجمه گوگل]کلوودین یک آنالوگ پیریمیدین با فعالیت ضد ویروسی قوی و پایدار علیه HBV است
[ترجمه ترگمان]Clevudine یک قیاس حلقوی با فعالیت های ضد ویروسی قوی و پایدار در برابر HBV است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The substitution of a purine for a pyrimidine, or vice versa is a transversion.
[ترجمه گوگل]جایگزینی یک پورین به جای پیریمیدین، یا برعکس، یک انتقال است
[ترجمه ترگمان]جانشینی یک پورین برای پیریمیدین یا برعکس یک transversion است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Since the amount of nuclear material increases as cells grow and divide, new pyrimidines and purines had to come from somewhere.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که مقدار مواد هسته ای با رشد و تقسیم سلول ها افزایش می یابد، پیریمیدین ها و پورین های جدید باید از جایی می آمدند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مقدار مواد هسته ای افزایش می یابد و سلول ها رشد و تقسیم می شوند، pyrimidines جدید و purines باید از جایی وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Consequently, these mutant cells rely exclusively on glycolysis for their energy requirements and require exogenous pyruvate and pyrimidines for growth.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این سلول های جهش یافته برای انرژی مورد نیاز خود منحصراً به گلیکولیز متکی هستند و برای رشد به پیرووات و پیریمیدین های اگزوژن نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این سلول های جهش یافته منحصرا به glycolysis برای الزامات انرژی خود تکیه می کنند و به pyruvate بیرونی و pyrimidines برای رشد نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Very little was known about the origin of the pyrimidines and purines.
[ترجمه گوگل]اطلاعات بسیار کمی در مورد منشا پیریمیدین ها و پورین ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در مورد منشا of و purines اطلاعات کمی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید