pyrex


معنی: شیشه پیرکس
معانی دیگر: (نام بازرگانی گنجانه های شیشه ای پادگرما) پیرکس، نسوز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for glassware that resists heat and chemical abrasiveness, used esp. in cookware and laboratory utensils.

جمله های نمونه

1. Salmon patties sat casually in their Pyrex homestead, just challenging you not to wolf them down as accompaniment.
[ترجمه گوگل]پت‌های ماهی قزل‌آلا به‌طور معمولی در خانه پیرکس خود می‌نشستند و فقط شما را به چالش می‌کشیدند که آن‌ها را به‌عنوان همراهی به زمین نزنید
[ترجمه ترگمان]پا Salmon پا برهنه در Pyrex their نشسته بودند، فقط به سختی شما را به مبارزه دعوت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Twentythree stainless steel dishes, Denby casseroles and Pyrex serving sets have gone to that great built-in-obsolescence pile in the sky.
[ترجمه گوگل]بیست و سه ظرف استیل ضد زنگ، کاسرول Denby و ست های سرو پیرکس به آن انبوه کهنگی ساخته شده در آسمان رفته اند
[ترجمه ترگمان]twentythree dishes از جنس فولاد ضد زنگ، Denby خوراک گوشت و Pyrex به آن توده بزرگ ساخته شدن در آسمان رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The luminaire shade adopts Pyrex glass with high light transmission.
[ترجمه گوگل]سایه روشنایی از شیشه پیرکس با انتقال نور بالا استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]سایه luminaire شیشه Pyrex را با انتقال نور بالا اتخاذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the most part, Pyrex runs faster than Python by avoiding the need to continuously box and unbox variables of simple data types.
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، Pyrex سریعتر از Python اجرا می شود، زیرا نیازی به جعبه کردن و جعبه گشایی مداوم متغیرهای انواع داده ساده نیست
[ترجمه ترگمان]برای اغلب قسمت ها، Pyrex با اجتناب از نیاز به بسته شدن مداوم و unbox انواع داده های ساده، سریع تر از پایتون می دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our Glassware include pyrex glass food container, Our consumer goods include pop- up bags, spring Christmas bags, ice bags, spring fabric wash bucket, fabric clothes hanger, etc.
[ترجمه گوگل]ظروف شیشه ای ما شامل ظروف غذای شیشه ای پیرکس، کالاهای مصرفی ما شامل کیسه های پاپ آپ، کیسه های کریسمس بهاری، کیسه های یخ، سطل شستشوی پارچه فنری، رخت آویز پارچه ای و غیره است
[ترجمه ترگمان]glassware ما شامل pyrex ظرف غذای شیشه ای، کالاهای مصرفی ماست، کیسه های pop، کیسه های یخ، کیسه های یخ، سطل شستشوی پارچه، جنس پارچه، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pyrex (the tool) processes ". pyx" files into ". c" extensions.
[ترجمه گوگل]Pyrex (ابزار) فایل های " pyx" را به پسوندهای " c" پردازش می کند
[ترجمه ترگمان]Pyrex (ابزار)\" فایل های \"pyx\" وارد شوند c
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The lamp shade adopts Pyrex with good light penetration and less penetration loss.
[ترجمه گوگل]سایه لامپ از پیرکس با نفوذ نور خوب و افت نفوذ کمتر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]سایه لامپ Pyrex را با نفوذ نور خوب و از دست دادن نفوذ کم تر اتخاذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They came to life with fury, throwing tiny sparks and sinking into red rigidity under the Pyrex laboratory flask.
[ترجمه گوگل]آنها با خشم جان گرفتند و جرقه های کوچکی پرتاب کردند و در سفتی قرمز زیر فلاسک آزمایشگاهی پیرکس فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها با خشم زندگی می کردند و جرقه های کوچکی پرتاب می کردند و در rigidity red laboratory غرق می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Four thick slices cooked slowly in the oven in a small covered pyrex casserole with salt and black pepper.
[ترجمه گوگل]چهار برش ضخیم به آرامی در فر در یک قابلمه پیرکس کوچک با نمک و فلفل سیاه پخته می شود
[ترجمه ترگمان]چهار برش کلفت به آرامی در کوره در یک ظرف پر از نمک با نمک و فلفل سیاه پخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The image information of aluminum liquid filling mould process is observed and recorded by the transparent quartz pyrex window for analyzing the aluminum liquid filling mould process.
[ترجمه گوگل]اطلاعات تصویری فرآیند قالب پرکننده مایع آلومینیومی توسط پنجره پیرکس شفاف کوارتز برای تجزیه و تحلیل فرآیند قالب پرکننده مایع آلومینیوم مشاهده و ثبت می‌شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات تصویری فرآیند mould پر کردن مایع آلومینیوم مشاهده و توسط پنجره شفاف quartz quartz برای تجزیه و تحلیل فرآیند شکل دهی پر کردن مایع آلومینیوم مشاهده و ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This listing is for six glass centrifuge bottles made of pyrex glass and manufactured by Wheaton.
[ترجمه گوگل]این لیست برای شش بطری سانتریفیوژ شیشه ای ساخته شده از شیشه پیرکس و تولید شده توسط ویتون است
[ترجمه ترگمان]این لیست برای شش بطری سانتریفیوژ ساخته شده از شیشه pyrex ساخته شده است و توسط Wheaton تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spread out some lamb curry and sauce in the bottom of a Pyrex dish.
[ترجمه گوگل]در کف ظرف پیرکس مقداری کاری بره و سس بریزید
[ترجمه ترگمان]مقداری گوشت بره و سس را در ظرف غذای Pyrex پخش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Therefore, it is very important to research fining of Pyrex flat glass.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیق در مورد ریزه کاری شیشه تخت پیرکس بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیار مهم است که تحقیق درباره جریمه کردن شیشه صاف Pyrex انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two models : PSLT : one piece, low temperature unit. PSHT : cast iron high temperature unit with removable Pyrex window. Gasketed, cooling air connection.
[ترجمه گوگل]دو مدل: PSLT: یک تکه، واحد دمای پایین PSHT: واحد چدنی با دمای بالا با پنجره پیرکس قابل جابجایی واشر، اتصال هوای خنک کننده
[ترجمه ترگمان]دو مدل: PSLT: یک قطعه، واحد دما پایین PSHT: یک واحد دمای بالا آهنی با پنجره Pyrex جدا شدنی Gasketed، اتصال هوای سرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیشه پیرکس (اسم)
pyrex

انگلیسی به انگلیسی

• trademarked brand of heat and chemical-resistant glass (commonly used in kitchenware and laboratory equipment)
pyrex is a type of strong glass which is used for making bowls and dishes that do not break when you cook things in them; pyrex is a trademark.

پیشنهاد کاربران

در تکمیل پیشنهاد آقای محمد، پیرکس نام محصول تجارتی سال 1915 میلادی شرکت کورنینگ و نوعی شیشه بروسیلیکاتی ( Borosilicate Glass ) است. با ترکیب اصلی اکسید سیلیسیوم ( سیلیکا، SiO2 ) و اکسیدبور ( 5 تا 13% B2O3 ) که بواسطه ضریب انبساط طولی کم می توانند شوک حرارتی را تحمل کند.
Pyrex ( عمومی )
واژه مصوب: نسوز
تعریف: نام تجارتی برخی ظرف های شیشه‏ای مقاوم در برابر گرما و مواد شیمیایی

بپرس