pyrenees

/ˈpɪrəiz//ˈpɪrəiz/

کوه های پیرنه (مرزمیان فرانسه و اسپانیا)

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: Pyrenean (adj.)
• : تعریف: a range of mountains between France and Spain.

جمله های نمونه

1. In the eastern Pyrenees the high summer temperature can be oppressive.
[ترجمه گوگل]در پیرنه شرقی، دمای بالای تابستان می تواند سرکوبگر باشد
[ترجمه ترگمان]در کوه های پیرنه شرقی، درجه حرارت بالا می تواند ناراحت کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pyrenees may also refer to small ewes' milk cheeses that are produced in the same area.
[ترجمه گوگل]Pyrenees ممکن است به پنیرهای کوچک شیر میش نیز اشاره داشته باشد که در همان منطقه تولید می شوند
[ترجمه ترگمان]پیرنه نیز ممکن است به پنیرهای کوچک شیر میش اشاره کند که در همان ناحیه تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. La Marche, Limoges and the lordships of the Pyrenees had been brought to recognize his authority.
[ترجمه گوگل]La Marche، Limoges و اربابان Pyrenees آورده شده بودند تا قدرت او را به رسمیت بشناسند
[ترجمه ترگمان]La و لیموژ و آقایان عاملان نه نه نه تنها مرجع خود را به رسمیت شناختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. France borders Spain along the length of the Pyrenees.
[ترجمه گوگل]فرانسه در طول رشته کوه پیرنه با اسپانیا همسایه است
[ترجمه ترگمان]فرانسه در امتداد کوه های پیرنه با اسپانیا هم مرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Spain was invaded in 710 and the Pyrenees mountains were reached in 720.
[ترجمه گوگل]اسپانیا در سال 710 مورد حمله قرار گرفت و در سال 720 به کوه های پیرنه رسید
[ترجمه ترگمان]اسپانیا در سال ۷۱۰ مورد حمله قرار گرفت و کوه های پیرنه به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Great Pyrenees also make effective watch dogs and will loudly announce the presence of any visitors or unusual traffic.
[ترجمه گوگل]پیرنه‌های بزرگ نیز سگ‌های نگهبان موثری می‌سازند و با صدای بلند حضور بازدیدکنندگان یا ترافیک غیرمعمول را اعلام می‌کنند
[ترجمه ترگمان]پیرنه سالم نیز سگ های نگهبانی کارآمد را می سازد و با صدای بلند حضور هر بازدیدکننده یا ترافیک غیرعادی را اعلام خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Great Pyrenees moves smoothly and elegantly, true and straight ahead, exhibiting both power and agility.
[ترجمه گوگل]پیرنه بزرگ به نرمی و زیبایی، درست و مستقیم به جلو حرکت می کند و قدرت و چابکی را به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]پیر پیرنه به نرمی و زیبایی حرکت می کند، درست و مستقیم پیش می رود و هم قدرت و هم چابکی را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Great Pyrenees possess a very keen sense of sight and smell and is constantly very aware of its surroundings.
[ترجمه گوگل]Pyrenees بزرگ دارای حس بینایی و بویایی بسیار قوی است و دائماً از اطراف خود بسیار آگاه است
[ترجمه ترگمان]پیرنه بزرگ حس بویایی و بویایی تیزی دارند و به طور مداوم از محیط اطرافش آگاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Pyrenees separate France and Spain.
[ترجمه گوگل]پیرنه فرانسه و اسپانیا را از هم جدا می کند
[ترجمه ترگمان]پیرنه فرانسه و اسپانیا را جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is an instinctive action, as the Great Pyrenees were bred to be very observant and possess quick reflexes so as not to be caught unaware by a stalking predator.
[ترجمه گوگل]این یک اقدام غریزی است، زیرا پیرنه‌های بزرگ به گونه‌ای تربیت شده‌اند که بسیار مراقب باشند و دارای رفلکس‌های سریع باشند تا توسط یک شکارچی در حال تعقیب غافل نشوند
[ترجمه ترگمان]این یک اقدام غریزی است، چرا که پیرنه بزرگ به وجود آمدند تا بسیار هوشیار باشند و واکنش های سریع داشته باشند تا از این که از یک شکارچی آرام مطلع نشوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This tends to make the Great Pyrenees slightly aloof around strangers and out of the ordinary situations.
[ترجمه گوگل]این باعث می‌شود که پیرنه‌های بزرگ کمی از اطراف غریبه‌ها دور شوند و از موقعیت‌های معمولی خارج شوند
[ترجمه ترگمان]این کار باعث می شود که پیر پیرنه به دور غریبه ها و خارج از شرایط عادی دوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Great Pyrenees has a special love of small children and makes for an excellent companion and protector if property trained and socialized.
[ترجمه گوگل]پیرنه بزرگ عشق ویژه ای به بچه های کوچک دارد و در صورت آموزش و اجتماعی شدن اموال، یک همراه و محافظ عالی می سازد
[ترجمه ترگمان]پیرنه بزرگ عشق خاصی به کودکان کوچک دارد و در صورت تربیت و معاشرت اجتماعی، برای یک مصاحب خوب و محافظ عالی تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Great Pyrenees is a very versatile breed, making it a great companion, watch dog or livestock guardian animal, provided it receives appropriate training and socialization.
[ترجمه گوگل]Pyrenees بزرگ یک نژاد بسیار همه کاره است که آن را به یک همراه، سگ نگهبان یا حیوان نگهبان دام تبدیل می کند، به شرطی که آموزش و اجتماعی شدن مناسب را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]پیرنه بزرگ یک گونه بسیار متنوع است و باعث می شود که یک همراه بزرگ، سگ نگهبانی و یا حیوان محافظ دامی باشد، به شرطی که آموزش مناسب و اجتماعی مناسب را دریافت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. May my tears run just as far, that I might forget the river Piedra, the monastery, the church in the Pyrenees, the mists, and the paths we walked together.
[ترجمه گوگل]باشد که اشک هایم به همان اندازه جاری شوند تا رودخانه پیدرا، صومعه، کلیسای پیرنه، مه ها و مسیرهایی را که با هم طی کردیم را فراموش کنم
[ترجمه ترگمان]ممکن است اشک های من تا حدی فرار کند که ممکن است رودخانه Piedra، صومعه، کلیسا، مه، مه، و راه هایی را که با هم راه می رفتیم، فراموش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mountain range on the border between france and spain

پیشنهاد کاربران

بپرس