pyogenic


معنی: تب اور
معانی دیگر: حرارت زا

جمله های نمونه

1. Pyogenic rachitis easily lead to violations of the adjacent intervertebral space Narrowing, there were parts of the small sequestrum and vertebral body side abscess.
[ترجمه گوگل]راشیت پیوژنیک به راحتی منجر به نقض فضای بین مهره ای مجاور می شود باریک شدن، قسمت هایی از سکوئستروم کوچک و آبسه جانبی بدن مهره وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Pyogenic rachitis به راحتی می تواند به نقض حریم هوایی intervertebral مجاور منجر شود، بخش هایی از the کوچک و ستون فقرات در آنجا وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His wife was confined to bed pyogenic osteomyelitis.
[ترجمه گوگل]همسر او به استئومیلیت پیوژنیک بستری بود
[ترجمه ترگمان]همسر او به bed pyogenic محدود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results Pyogenic rachitis showed multiple lesions, vertebral body bone destruction as well as obvious vertebral body hyperplasia. there were parts of vertebral body collapse.
[ترجمه گوگل]راشیت پیوژنیک ضایعات متعدد، تخریب استخوان بدن مهره و همچنین هیپرپلازی آشکار بدن مهره را نشان داد بخش هایی از فروپاشی بدن مهره ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج Pyogenic rachitis ضایعات متعدد، ستون فقرات، تخریب استخوان بدن و نیز ستون فقرات واضح را نشان داد بخش هایی از ستون فقرات از هم پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Ingredient Toxin Dispersing Beverage in curative the pyogenic laceratin has good effects.
[ترجمه گوگل]نوشیدنی متفرق کننده سم در لاسراتین پیوژنیک اثرات خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]The Toxin dispersing Beverage در علاج بخش pyogenic اثرات خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion: MEBO is efficacious in treating secondary pyogenic infection due to extensive leptochroa .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: MEBO در درمان عفونت پیوژنیک ثانویه ناشی از لپتوکروای گسترده مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: MEBO در درمان عفونت pyogenic ثانویه به علت to گسترده موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For further differentiation of the pyogenic and amebic liver abscess with computed tomography (CT), forty-one proven hepatic abscesses examined by CT scanning were studied retrospectively.
[ترجمه گوگل]برای تمایز بیشتر آبسه کبدی پیوژنیک و آمیبی با توموگرافی کامپیوتری (CT)، چهل و یک آبسه کبدی اثبات شده که با سی‌تی اسکن مورد بررسی قرار گرفتند، به صورت گذشته‌نگر مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]برای تمایز بیشتر of و دمل کبد با پرتونگاری محاسبه شده (CT)۴۰ - ۱ abscesses در کبد تایید شده توسط سی تی اسکن مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leukocyte phagocytosis by vitamin have the role of pyogenic bacteria.
[ترجمه گوگل]فاگوسیتوز لکوسیت توسط ویتامین نقش باکتری پیوژنیک را دارد
[ترجمه ترگمان]leukocyte phagocytosis با استفاده از ویتامین، نقش باکتری های pyogenic را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To explore a new fast and effective method curing intractable pyogenic infection of pate.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف یک روش جدید سریع و موثر برای درمان عفونت پیوژنیک غیرقابل درمان پت
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق بررسی روش های نوین و موثر درمان عفونت pyogenic intractable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods The clinical character, diagnosis and treatment of badly necrotic pyogenic infection in cervical part with pneumatosis of vomica of 46 cases were investigated retrospectively.
[ترجمه گوگل]روش‌ها خصوصیات بالینی، تشخیص و درمان عفونت پیوژنیک بد نکروزه در قسمت گردن با پنوماتوز استفراغ در 46 مورد به صورت گذشته‌نگر بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش های شخصیت بالینی، تشخیص و درمان of pyogenic دارای اثر بد necrotic در بخش گردنی با pneumatosis از ۴۶ مورد به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the basis of decoction, revise it with symptoms for treating the acute pyogenic otitis media, nasal vestibule furuncle, the pus around tonsil, etc.
[ترجمه گوگل]بر اساس جوشانده آن را با علائم برای درمان اوتیت پیوژنیک حاد، فورونکل دهلیزی بینی، چرک اطراف لوزه و غیره اصلاح کنید
[ترجمه ترگمان]بر پایه عصاره، آن را با نشانه هایی برای درمان the حاد pyogenic، مجاری بینی، چرک و جوش در اطراف tonsil و غیره مورد بازبینی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To analyze the clinical character, diagnosis and treatment of badly necrotic pyogenic infection in cervical part with pneumatosis of vomica.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل خصوصیات بالینی، تشخیص و درمان عفونت پیوژنیک بد نکروزه در قسمت گردن با پنوماتوز استفراغ
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل شخصیت بالینی، تشخیص و درمان of necrotic به شدت pyogenic در بخش گردنی با pneumatosis از vomica
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the value of parotid sialography and intervention in the diagnosis and treatment of chronic pyogenic parotitis .
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ارزش سیالوگرافی پاروتید و مداخله در تشخیص و درمان پاروتیت پیوژنیک مزمن
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ارزش of sialography و مداخله در تشخیص و درمان درده ای مزمن pyogenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective : To evaluate the clinical effect of tinidazole in treatment of acute pyogenic opsigenes pericoronitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بالینی تینیدازول در درمان پریکورونیت اپسیژنیک پیوژنیک حاد
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر بالینی of در درمان of opsigenes acute حاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To discuss the screenage assessment and clinical significance on acute pyogenic osteomyelitis.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد ارزیابی غربالگری و اهمیت بالینی در استئومیلیت پیوژنیک حاد
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد ارزیابی screenage و اهمیت بالینی در osteomyelitis حاد pyogenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تب اور (صفت)
pyrogenic, pyrogenous, pyretic, pyrexial, pyogenic

انگلیسی به انگلیسی

• producing pus, discharging pus, purulent

پیشنهاد کاربران

چرک زا ( صفت ) : تولید کننده یا ایجاد کننده چرک
عفونی

بپرس