1. Reaching a maximum height of 56cm the pygmy goat is essentially a pet.
[ترجمه گوگل]با رسیدن به حداکثر قد 56 سانتی متر، بز کوتوله در اصل یک حیوان خانگی است
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به حداکثر ارتفاع ۵۶ سانتی متر، بز کوتوله در اصل یک حیوان خانگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In fact, Galvin sees protecting the pygmy owl and its habitat as a boon to the economy and wildlife alike.
[ترجمه گوگل]در واقع، گالوین حفاظت از جغد کوتوله و زیستگاه آن را به عنوان یک موهبت برای اقتصاد و حیات وحش می داند
[ترجمه ترگمان]در واقع، Galvin شاهد حفاظت از جغد کوتوله و زیستگاه آن به عنوان نعمتی برای اقتصاد و حیات وحش به طور یک سان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Environmentalists feel saving the pygmy owl requires re-establishing flourishing desert riparian areas.
[ترجمه گوگل]محیط بانان احساس می کنند که نجات جغد کوتوله مستلزم ایجاد مجدد نواحی ساحلی بیابانی شکوفا است
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست احساس می کنند که حفظ جغد کوچک به ایجاد مجدد مناطق ساحلی desert نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She lost concentration, and the pygmy vanished.
[ترجمه گوگل]او تمرکز خود را از دست داد و کوتوله ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]او تمرکز را از دست داد و کوتوله ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They coaxed everything from pygmy mice to snakes to cheetahs into running on a treadmill while wearing an oxygen mask.
[ترجمه گوگل]آنها همه چیز را از موش کوتوله گرفته تا مار و یوزپلنگ به دویدن روی تردمیل در حالی که ماسک اکسیژن به چشم داشتند، تشویق کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه چیز را از موش کوتوله گرفته تا مارها را به دویدن بر روی تردمیل به هنگام پوشیدن ماسک اکسیژن تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This section was a stunted pygmy of the city, but all hers to handle and manipulate.
[ترجمه گوگل]این بخش یک کوتوله کوچک از شهر بود، اما تماماً مال او بود که باید آن را اداره کند و دستکاری کند
[ترجمه ترگمان]این بخش یکی از pygmy از شهر بود، اما تمام قدرت او بر آن بود که بر آن مسلط شود و دست و پا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Still, the press jumped on the pygmy owl angle, splashing headlines about the controversy across the top of both dailies.
[ترجمه گوگل]با این حال، مطبوعات از زاویه جغد کوتوله پرش کردند و تیترهایی را در مورد بحث و جدل در بالای هر دو روزنامه منتشر کردند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مطبوعات از زاویه جغد کوتوله پریدند و اخبار مربوط به بحث و مجادله را در بالای هر دو روزنامه پخش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Pygmy Chain Swords are low-growing, and were used in the foreground, and Java Fern grows attached to bogwood.
[ترجمه گوگل]شمشیرهای زنجیره ای پیگمی کم رشد هستند و در پیش زمینه استفاده می شدند و سرخس جاوا به چوب باتلاق می روید
[ترجمه ترگمان]Swords زنجیره کوتاه رو به رشد پایین هستند و در پیش زمینه به کار گرفته شده اند و جاوا Fern به bogwood متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The school site is located in prime pygmy owl habitat.
[ترجمه گوگل]سایت مدرسه در زیستگاه اصلی جغد کوتوله قرار دارد
[ترجمه ترگمان]محل این مدرسه در زیستگاه انسان های کوتوله تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The animals in effect became pygmy elephants.
11. In fact, ideally we'd have pygmy people, too.
[ترجمه گوگل]در واقع، در حالت ایده آل، ما نیز افراد کوتوله را خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، در حالت ایده آل ما افراد کوتوله نیز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As their name indicates, pygmy tarsiers are small -- weighing about 2 ounces ( 50 grammes ).
[ترجمه گوگل]همانطور که از نام آنها مشخص است، تارسیرهای پیگمی کوچک هستند - حدود 2 اونس (50 گرم) وزن دارند
[ترجمه ترگمان]همانطور که نام آن ها نشان می دهد، tarsiers کوتوله کوچک هستند و حدود ۲ اونس (۵۰ گرم)وزن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Pygmy flying squirrel western cowboy adventure in mind.
[ترجمه گوگل]ماجراجویی کابوی غربی سنجاب پرنده پیگمی در ذهن
[ترجمه ترگمان]این یک ماجراجویی کوچک و سنجاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The various pygmy groups are thus the products of harshcircumstances.
[ترجمه گوگل]بنابراین گروه های مختلف کوتوله محصول شرایط سخت هستند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه گروه های مختلف کوتوله محصولات of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید