puzzle over


فکر خود را بر چیزی متمرکز کردن، مورد تفکر عمیق قرار دادن

جمله های نمونه

1. For many years, experts in occupational health have puzzled over symptoms reported by office workers, including headache, nausea and fatigue.
[ترجمه گوگل]برای سال‌ها، متخصصان بهداشت حرفه‌ای در مورد علائم گزارش شده توسط کارکنان اداری، از جمله سردرد، حالت تهوع و خستگی متحیر بودند
[ترجمه ترگمان]سال ها است که متخصصان سلامت شغلی از علائم گزارش شده توسط کارکنان اداره، از جمله سردرد، حالت تهوع و خستگی گیج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They puzzled over the question for quite a while.
[ترجمه گوگل]آنها مدتی در مورد این سوال متحیر بودند
[ترجمه ترگمان]مدتی بود که از این سوال گیج شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's been puzzling over his strange letter for weeks.
[ترجمه گوگل]او هفته هاست که در مورد نامه عجیب او گیج شده است
[ترجمه ترگمان]چند هفته است که دارد به این نامه عجیب و غریب فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She puzzled over the postmark on the letter.
[ترجمه گوگل]او در مورد مهر پست روی نامه متحیر شد
[ترجمه ترگمان]او روی مهر تمبر روی نامه حیرت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was puzzled over the decision.
[ترجمه گوگل]او از این تصمیم گیج شده بود
[ترجمه ترگمان]او تصمیمش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In rehearsing Shakespeare, I puzzle over the complexities of his verse and prose.
[ترجمه گوگل]در تمرین شکسپیر، من در مورد پیچیدگی های شعر و نثر او معما می کنم
[ترجمه ترگمان]در تمرین شکسپیر، من از پیچیدگی های شعر و نثر او سر در می آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old general was puzzling over the old map.
[ترجمه گوگل]ژنرال پیر در مورد نقشه قدیمی گیج شده بود
[ترجمه ترگمان]ژنرال پیر از روی نقشه قدیمی گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've been puzzling over all the figures, trying to find what happened to the missing money.
[ترجمه گوگل]من در مورد تمام ارقام گیج شده ام و سعی می کنم پیدا کنم چه اتفاقی برای پول گم شده افتاده است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He puzzled over her remark for a moment, and then at last the penny dropped.
[ترجمه گوگل]او در مورد اظهارات او برای لحظه ای متحیر شد، و سپس در نهایت پنی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]لحظه ای از این حرف گیج شد، و سرانجام پنی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Karen puzzled over the question all evening.
[ترجمه گوگل]کارن تمام شب سر این سوال گیج بود
[ترجمه ترگمان]کارن تمام شب از این سوال مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I puzzled over it for hours before it finally clicked.
[ترجمه گوگل]من ساعت ها در مورد آن گیج بودم تا اینکه بالاخره کلیک کرد
[ترجمه ترگمان]ساعت ها قبل از اینکه این کار انجام شود گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The class puzzled over a poem by Shakespeare.
[ترجمه گوگل]کلاس در مورد شعری از شکسپیر متحیر شد
[ترجمه ترگمان]شاگردان کلاس از شعری از شکسپیر گیج شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I puzzled over the problem for ages before the light suddenly dawned.
[ترجمه گوگل]قبل از طلوع ناگهانی نور، چندین سال در مورد این مشکل گیج بودم
[ترجمه ترگمان]قرن ها پیش از آن که نور ناگهان روشن شود، این مساله را به حیرت انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I puzzled over this question for a long time before it finally clicked.
[ترجمه گوگل]من مدت زیادی در مورد این سوال گیج بودم تا اینکه بالاخره کلیک کرد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی، قبل از اینکه این سوال به پایان برسد، از این سوال گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was puzzled over his strange behavior.
[ترجمه گوگل]او از رفتار عجیب او متحیر شده بود
[ترجمه ترگمان]از رفتار عجیب او گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

ذهن خود را درگیر چیزی کردن
�به چیزی فکر کردن
بشینی دو ساعت فکر کنی /فکر کردن طولانی برای حل یک قضیه یا یک مشکل
give a lot of thought or
consideration to
something you
don’t understand
تامل، تفکر عمیق کردن

بپرس