اسم ( noun )
• (1) تعریف: a toy or enjoyable problem that requires thought, and sometimes manipulation of something, for a solution.
• مشابه: acrostic, anagram, Chinese puzzle, conundrum, crossword puzzle, jigsaw puzzle, logogriph, riddle, word square
• مشابه: acrostic, anagram, Chinese puzzle, conundrum, crossword puzzle, jigsaw puzzle, logogriph, riddle, word square
- He enjoys solving word puzzles.
[ترجمه Star] اواز حل کلمه پازل لذت می برد|
[ترجمه گوگل] او از حل پازل کلمات لذت می برد[ترجمه ترگمان] او از حل جدول کلمات لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She spent all afternoon doing a jigsaw puzzle.
[ترجمه bee] او تمام بعداز ظهر را صرف انجام دادن یک پازل کرد|
[ترجمه گوگل] او تمام بعد از ظهر را صرف انجام یک پازل کرد[ترجمه ترگمان] اون تمام بعد از ظهر را صرف انجام یک پازل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: anything that mystifies, confuses, or perplexes.
• مترادف: enigma, mystery, riddle
• مشابه: arcanum, conundrum, dilemma, knot, labyrinth, maze, perplexity, predicament, problem, quandary, stickler, tangle
• مترادف: enigma, mystery, riddle
• مشابه: arcanum, conundrum, dilemma, knot, labyrinth, maze, perplexity, predicament, problem, quandary, stickler, tangle
- The crime was still a puzzle to the police.
[ترجمه گوگل] جنایت هنوز برای پلیس یک معما بود
[ترجمه ترگمان] جنایت هنوز معمایی برای پلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جنایت هنوز معمایی برای پلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: puzzles, puzzling, puzzled
حالات: puzzles, puzzling, puzzled
• : تعریف: to mystify or confuse; perplex; baffle.
• مترادف: baffle, confound, confuse, mystify, perplex, stump
• مشابه: bamboozle, beat, bewilder, bother, buffalo, disconcert, fog, frustrate, nonplus, pose, shock, stagger, stick, vex
• مترادف: baffle, confound, confuse, mystify, perplex, stump
• مشابه: bamboozle, beat, bewilder, bother, buffalo, disconcert, fog, frustrate, nonplus, pose, shock, stagger, stick, vex
- The book's ending puzzled me; it just didn't seem to make sense.
[ترجمه گوگل] پایان کتاب مرا متحیر کرد فقط به نظر نمی رسید که منطقی باشد
[ترجمه ترگمان] پایان کتاب مرا گیج کرد؛ به نظر نمی رسید که با عقل جور در امده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پایان کتاب مرا گیج کرد؛ به نظر نمی رسید که با عقل جور در امده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It puzzled the police that the doors and windows were all locked from the inside.
[ترجمه گوگل] پلیس را متحیر کرد که درها و پنجره ها همه از داخل قفل شده بودند
[ترجمه ترگمان] پلیس را گیج کرد که درها و پنجره ها همه از داخل قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پلیس را گیج کرد که درها و پنجره ها همه از داخل قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It puzzled me when she said she was leaving so soon.
[ترجمه گوگل] وقتی گفت به این زودی می رود، من را متحیر کرد
[ترجمه ترگمان] وقتی که گفت به این زودی اینجا رو ترک می کنه، منو گیج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی که گفت به این زودی اینجا رو ترک می کنه، منو گیج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: puzzledly (adv.), puzzlingly (adv.)
عبارات: puzzle out
مشتقات: puzzledly (adv.), puzzlingly (adv.)
عبارات: puzzle out
• : تعریف: to think about something that mystifies, confuses, or perplexes.
• مشابه: brood, chew over, cogitate, consider, contemplate, meditate, mull, ponder, study
• مشابه: brood, chew over, cogitate, consider, contemplate, meditate, mull, ponder, study
- I puzzled for days about his strange remark.
[ترجمه گوگل] روزها در مورد سخنان عجیب او متحیر بودم
[ترجمه ترگمان] چند روز در مورد این حرف عجیب او گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چند روز در مورد این حرف عجیب او گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Numerous scholars have puzzled over the meaning of this passage.
[ترجمه گوگل] بسیاری از محققان در مورد معنای این قطعه متحیر شده اند
[ترجمه ترگمان] دانشمندان بیشماری در مورد معنای این سفر گیج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دانشمندان بیشماری در مورد معنای این سفر گیج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید