putty in one's hands

پیشنهاد کاربران

putty in one's hand :
معنی کلمه به کلمه:
- "Putty" = خمیر چسبنده ( مثل خمیر بتونه یا خمیر بازی )
- "In one's hand" = در دستِ کسی
ترجمه تحت اللفظی:
"خمیر در دستِ کسی بودن"
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
معنی واقعی ( اصطلاحی ) :
این عبارت اشاره به کنترل کامل بر کسی/چیزی داشتن دارد، مانند خمیری که به راحتی می توان آن را شکل داد.
۲ تفسیر رایج:
۱. تسلیم پذیری مطلق:
- "She has him wrapped around her finger—he's like putty in her hands. "
"او کاملاً تحت کنترلِ اوست—مثل خمیر در دستانش است. "
۲. انعطاف پذیری برای فریب:
- "The scammer made the victim like putty in his hands. "
"کلاهبردار قربانی را مثل خمیر در دستانش شکل داد. "
- - -
معادل های فارسی:
- "مثل موم در دست کسی بودن" ( رایج ترین معادل )
- "گِلِ دست کسی شدن"
- "نقش بستهٔ دیگری بودن"
- - -
تفاوت با اصطلاحات مشابه:
- "Putty in hands" ≈ کنترل با نرمش ( مانند موم ) .
- "Under someone's thumb" ≈ کنترل با زور.
deepseek