می تواند به معنی حل و فصل امور فوری و اولویت دار نیز باشد تا سرو صداها نیز بخوابد
در حال خاموش کردن آتش
معنی:خاموش کردن آتش
معنی خاموش کردن آتش
در واقعه یک اصطلاح هم هست که این کارو فوری باید انجامش داد
در واقعه یک اصطلاح هم هست که این کارو فوری باید انجامش داد
خاموش کردن آتش.
یک اصطلاح هستش به معنای مقابله فوری با مشکلات یا به اصطلاح ماسمالی کردن ( deal with urgent problems )
deal with urgent problems در واقع جدای معنی خاموش کردن آتش یه اصطلاحم هست
putting out the fire خاموش کردن آتش
putting out the fire:خاموش کردن آتش
خاموش کردن آتش
خاموش کردن اتش
خاموش نمودن آتش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)