To put someone or something through the paces means to test them rigorously to see how well they perform under different conditions. It often involves making someone demonstrate their abilities or pushing them to their limits.
... [مشاهده متن کامل]
کسی یا چیزی را تحت آزمایش قرار دادن / آزمایش دقیق کسی یا چیزی برای دیدن عملکرد آن ها تحت شرایط مختلف. این معمولاً شامل نشان دادن توانایی های فرد یا تلاش بی وقفه کردن است.
ارزیابی کامل قابلیت های کسی در مواجهه او با چالش ها و وظایف مختلف.
معمولاً در زمینه های مختلفی مانند فناوری، ورزش و آموزش حرفه ای استفاده می شود که در آن ها آزمایش دقیق برای اطمینان از قابلیت اطمینان و عملکرد ضروری است.
مثال؛
The new software was put through the paces to ensure it was ready for the public release.
The recruits were put through the paces during the bootcamp to prepare them for military service.
The car was put through the paces to test its performance in extreme conditions.
مترادف:
Test rigorously
Evaluate thoroughly
Assess comprehensively
