متوقف کردن یا جلوگیری کردن از وقوع چیزی. این عبارت اغلب برای نشان دادن پایان یا توقف ناگهانی یک برنامه یا فعالیت استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
/ˈkaɪ. bɒʃ/
to spoil or destroy an idea or plan
خراب کردن یا از بین بردن یک ایده یا طرح، فاتحه یک ایده و طرح را خواندن
The rain certainly put the kibosh on our plans for a picnic
خراب کردن یا از بین بردن یک ایده یا طرح، فاتحه یک ایده و طرح را خواندن