put stock in

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to consider important or believable.

پیشنهاد کاربران

- اهمیت دادن به چیزی
- اعتماد داشتن یا تکیه کردن به یک ایده، نظر، یا شخص
- ارزش قائل شدن برای موضوعی
- به صورت استعاری برای بیان باور داشتن به صحت یا ارزش چیزی استفاده می شود
- معمولاً نشان دهنده ی اعتقاد شخص به اعتبار یا تأثیر یک منبع یا نظر است، نه لزوماً بر اساس منطق یا شواهد
...
[مشاهده متن کامل]

- در مکالمات رسمی یا تحلیلی، برای ابراز اعتماد فکری یا احساسی کاربرد دارد
مترادف؛ value, believe in, trust, rely on, take seriously, respect
مثال؛
I don’t put much stock in online reviews—they can be misleading.
She puts a lot of stock in astrology.
You shouldn’t put too much stock in first impressions.
ریشه شناسی ( Etymology ) :
 ▪ این اصطلاح از دنیای تجارت و سرمایه گذاری آمده، جایی که "stock" به معنی سهام است.
 ▪ در معنای مجازی، "putting stock in" یعنی "سرمایه گذاری فکری یا احساسی" در یک چیز — مانند اعتماد یا باور.

وقع نهادن
سنگی در ترازوی . . . . . . . . گذاشتن
ارزش قائل شدن، اعتماد کردن
I put very little stock in it
ارزش قائل شدن، اعتماد کردن

بپرس