put something into perspective

پیشنهاد کاربران

برآورد کردن چیزی
مورد سنجش قرار دادن چیزی
روشنگری چیزی یا مطلبی
قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت ها
برای شفاف سازی یا ارزیابی ارزش یا اهمیت واقعی چیزی
ارزیابی دقیق چیزی
مقایسه ی چیزی با چیزی دیگر تا به نظری دقیق برسی
You can put your worries into perspective when you realise how many people in the world are so much worse off than you
به چیزی واقع بینانه نگاه کردن

بپرس