put option

جمله های نمونه

1. This is similar to a put option that guarantees investors a minimum price at which they can sell their shares.
[ترجمه گوگل]این مانند یک اختیار فروش است که حداقل قیمتی را برای سرمایه گذاران تضمین می کند که بتوانند سهام خود را با آن بفروشند
[ترجمه ترگمان]این مشابه گزینه ای است که سرمایه گذاران را به حداقل قیمتی که می توانند سهام خود را بفروشند، تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If this institution bought a put option on a debt security, it would be clearly hedging.
[ترجمه گوگل]اگر این مؤسسه اختیار فروش اوراق بهادار بدهی را خریداری می‌کرد، به وضوح پوشش می‌داد
[ترجمه ترگمان]اگر این موسسه گزینه مناسبی را بر روی امنیت بدهی خریداری کند، آن به وضوح دارای پوشش ریسک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Policy is very supportive; basically they're underwriting a put option on market," she said. "For sure the government will take further steps if the downward spiral doesn't stop. "
[ترجمه گوگل]او گفت: "سیاست بسیار حمایت کننده است؛ اساسا آنها در حال پذیره نویسی گزینه فروش در بازار هستند " اگر مارپیچ نزولی متوقف نشود، مطمئناً دولت گام‌های بیشتری برخواهد داشت »
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" سیاست بسیار حامی است؛ اساسا آن ها گزینه ارجح در بازار را تضمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pricing problem of the American Put Option and volatility estimate are currently studied as two of the important items in the option pricing theory.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مسئله قیمت گذاری گزینه فروش آمریکایی و برآورد نوسانات به عنوان دو مورد مهم در تئوری قیمت گذاری اختیار مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]مشکل قیمت گذاری گزینه Put و تخمین نوسان در حال حاضر به عنوان دو مورد از موارد مهم در نظریه قیمت گذاری گزینه مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Put option and call option to a large extent, depend on financing, so that the portfolio may be subject to loss Control.
[ترجمه گوگل]اختیار فروش و اختیار خرید تا حد زیادی به تامین مالی بستگی دارد، به طوری که پرتفوی ممکن است در معرض کنترل زیان قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]گزینه انتخاب و انتخاب گزینه تا حد زیادی وابسته به تامین مالی است، به طوری که پورتفولیو می تواند مشمول کنترل از دست دادن کنترل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This article will put option model use into the solvency analysis of property - liability insurance.
[ترجمه گوگل]این مقاله استفاده از مدل گزینه را در تجزیه و تحلیل پرداخت بدهی دارایی - بیمه مسئولیت قرار خواهد داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، استفاده از مدل انتخابی را در تحلیل پرداخت بدهی بیمه دارایی - مسوولیت - قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He buys a put option on the stock from a broker, which gives him the right to sell his shares at a given price, say $9
[ترجمه گوگل]او یک اختیار فروش سهام را از یک کارگزار خریداری می کند که به او این حق را می دهد که سهام خود را به قیمت معینی مثلاً 9 دلار بفروشد
[ترجمه ترگمان]او یک گزینه برای سهام از یک دلال خریداری می کند که به او حق فروش سهام خود را با قیمت معین می دهد، مثلا ۹ دلار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A put option provides the right to sell a currency and buy the base currency at the agreed rate.
[ترجمه گوگل]اختیار فروش حق فروش ارز و خرید ارز پایه با نرخ توافقی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]گزینه put حق فروش ارز و خرید واحد پول پایه با نرخ توافق شده را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Result put option is admittedly important, but having an important principle is result put symphonious box to want to be accomplished as far as possible " power matchs, impedance matchs " .
[ترجمه گوگل]گزینه Result put مسلماً مهم است، اما داشتن یک اصل مهم این است که جعبه سمفونی نتیجه قرار داده شود تا بخواهیم تا آنجا که ممکن است "تطابق قدرت، مطابقت امپدانس" انجام شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه انتخاب گزینه مسلما مهم است، اما داشتن یک اصل مهم منجر به این می شود که جعبه symphonious تا جایی که ممکن است انجام شود \"matchs\"، matchs impedance \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through integrating call option and put option the retailer can do replenishment and withdrawal flexibly.
[ترجمه گوگل]از طریق ادغام گزینه تماس و گزینه فروش، خرده فروش می تواند به طور انعطاف پذیر دوباره پر کردن و برداشت را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]از طریق ادغام گزینه تماس و انتخاب گزینه، خرده فروش می تواند دوباره تامین مجدد و کناره گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. IFC shall exercise put option only if the operation of the village and town bank conflicts with its policy-based terms.
[ترجمه گوگل]IFC فقط در صورتی از اختیار فروش استفاده خواهد کرد که عملکرد بانک روستا و شهر با شرایط مبتنی بر سیاست آن مغایرت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]IFC تنها در صورتی انجام خواهد داد که عملیات دهکده و بانک شهر با اصطلاحات مبتنی بر سیاست خود حل و فصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the Put Option is not exercised, each of CYL and SJL shall have the right to terminate the EJV Contract and these Articles under Article 2
[ترجمه گوگل]در صورت عدم استفاده از اختیار فروش، هر یک از CYL و SJL حق فسخ قرارداد EJV و این مواد را طبق ماده 2 خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]اگر گزینه ارجح صورت نگیرد، هر یک از cyl و SJL حق خاتمه دادن به قرارداد EJV و این مواد تحت ماده ۲ را خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In effect, the clients had written a put option on the share price.
[ترجمه گوگل]در واقع، مشتریان یک اختیار فروش بر روی قیمت سهم نوشته بودند
[ترجمه ترگمان]در واقع، مشتریان یک گزینه ارجح بر قیمت سهام نوشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are more likely, in fact, to buy cash pesetas, in order to hedge their put options.
[ترجمه گوگل]در واقع، آنها بیشتر احتمال دارد که پستاهای نقدی بخرند تا از گزینه های فروش خود محافظت کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع، آن ها به احتمال زیاد، برای خریدن انتخاب های their، به احتمال زیاد، پول نقد به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• privilege to sell an option listed on a security at a higher price than its value on a record date as a way to protect against a decline in exchange rate

پیشنهاد کاربران

اختیار فروش ( اوراق )
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
قرارداد اختیار فروش
قرارداد اختیار فروش به مالک این فرصت را می دهد که برای خرید یک اوراق بهادار اساسی با قیمت معین در یک بازه زمانی معین اقدام کنند. .
قرارداد اختیارِ فروش
اختیار فروش
خیار فروشنده

بپرس