put on the spot

انگلیسی به انگلیسی

• place in a difficult situation, try to assassinate

پیشنهاد کاربران

کسی رو خجالت زده کردن
معادل فارسی واژه انگلیسی impasse که به مدد مجموعه تلویزیونی دودکش وارد ادبیات محاوره فارسی شده
کسی را در آمپاس قرار دادن
در مخمصه قرار گرفتن
انگشت نما گرون
خجالت دادن
در موقعیت دشوار قراردادن
سنگ رو یخ کردن
گذاشتن لای منگنه

بپرس