1. We would welcome interest from anyone prepared to put money into the club.
[ترجمه گوگل]ما از علاقه هر کسی که برای سرمایه گذاری در باشگاه آماده باشد استقبال می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به هر کسی که آماده بود پول در باشگاه می داد استقبال می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به هر کسی که آماده بود پول در باشگاه می داد استقبال می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Both partners put money into a common pool.
[ترجمه گوگل]هر دو شریک پول را در یک استخر مشترک قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]هر دو شریک پول را به یک استخر عمومی تبدیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو شریک پول را به یک استخر عمومی تبدیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. No one's going to put money into the company while the market is so unstable.
[ترجمه گوگل]در حالی که بازار تا این حد بی ثبات است، هیچ کس پولی را به شرکت وارد نمی کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که بازار بسیار ناپایدار است، هیچ کس به شرکت پول نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که بازار بسیار ناپایدار است، هیچ کس به شرکت پول نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I too had put money into the hat.
[ترجمه گوگل]من هم پول داخل کلاه گذاشته بودم
[ترجمه ترگمان]من هم کلاهم را گذاشتم سرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هم کلاهم را گذاشتم سرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I mean, would you jolly well put money into this place?
[ترجمه گوگل]منظورم این است که آیا با خوشحالی در این مکان پول می گذارید؟
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که، میشه پول رو بذاری تو این خونه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که، میشه پول رو بذاری تو این خونه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They each put money into a tin and moved on.
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام پول را در یک حلبی ریختند و ادامه دادند
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها پول را در قوطی خالی گذاشتند و به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها پول را در قوطی خالی گذاشتند و به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They certainly are not prepared to put money into new ideas.
[ترجمه گوگل]آنها مطمئناً آماده نیستند که برای ایده های جدید پول بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها قطعا برای وارد کردن پول به ایده های جدید آماده نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قطعا برای وارد کردن پول به ایده های جدید آماده نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It offers investments for workers to put money into.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری هایی را برای کارگران ارائه می دهد تا پول بگذارند
[ترجمه ترگمان]این سازمان برای کارگران سرمایه گذاری می کند تا به آن ها پول واریز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سازمان برای کارگران سرمایه گذاری می کند تا به آن ها پول واریز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And investors are less willing to put money into debt securities.
[ترجمه گوگل]و سرمایه گذاران تمایل کمتری به سرمایه گذاری در اوراق بدهی دارند
[ترجمه ترگمان]و سرمایه گذاران کم تر مایل به سرمایه گذاری در اوراق بهادار وام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و سرمایه گذاران کم تر مایل به سرمایه گذاری در اوراق بهادار وام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Long - term investors tend to put money into diversified funds which hold hundreds of stocks.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران بلندمدت تمایل دارند پول را در صندوق های متنوعی که صدها سهام را در اختیار دارند قرار دهند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران بلند مدت تمایل به سرمایه گذاری در بودجه های گوناگونی دارند که صدها سهام را در خود جای می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران بلند مدت تمایل به سرمایه گذاری در بودجه های گوناگونی دارند که صدها سهام را در خود جای می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I refuse to put money into some half - baked plan to grow pineapples in Iceland.
[ترجمه گوگل]من از گذاشتن پول در یک برنامه نیمه کاره برای کشت آناناس در ایسلند خودداری می کنم
[ترجمه ترگمان]من از دادن پول به یک طرح نیمه پخته شده برای کشت آناناس در ایسلند امتناع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از دادن پول به یک طرح نیمه پخته شده برای کشت آناناس در ایسلند امتناع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. John was influential in persuading the producers to put money into the film.
[ترجمه گوگل]جان در متقاعد کردن تهیه کنندگان برای سرمایه گذاری در فیلم تأثیرگذار بود
[ترجمه ترگمان]جان در متقاعد کردن تولیدکنندگان برای قرار دادن پول در فیلم تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جان در متقاعد کردن تولیدکنندگان برای قرار دادن پول در فیلم تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An upgrade is when you put money into the program to raise your Account Level.
[ترجمه گوگل]ارتقا زمانی است که برای بالا بردن سطح حساب خود در برنامه پول می گذارید
[ترجمه ترگمان]یک ارتقا زمانی است که شما پول را در برنامه قرار دهید تا سطح حساب خود را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ارتقا زمانی است که شما پول را در برنامه قرار دهید تا سطح حساب خود را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Huadajiaqian retain its Tevez, it is better put money into the purchase of new people.
[ترجمه گوگل]Huadajiaqian حفظ Tevez خود را، بهتر است پول به خرید افراد جدید
[ترجمه ترگمان]برای حفظ تعادل خود، بهتر است پول را صرف خرید افراد جدید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای حفظ تعادل خود، بهتر است پول را صرف خرید افراد جدید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید