put it in layman’s terms

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی: ساده اش کن / به زبان آدمیزاد بگو / طوری بگو که همه بفهمن
( در زبان محاوره ای: یه جوری بگو بفهمم، ساده اش کن، به زبان خودمون بگو )
🔹 مثال ها:
Can you put that in layman’s terms? I’m not a scientist. می تونی اون رو ساده توضیح بدی؟ من که دانشمند نیستم.
...
[مشاهده متن کامل]

The lawyer explained the contract in layman’s terms so everyone could understand. وکیل قرارداد رو به زبان ساده توضیح داد تا همه بفهمن.
Let me put it in layman’s terms: your computer is too old to run this software. بذار ساده بگم: کامپیوترت خیلی قدیمیه و این نرم افزار رو اجرا نمی کنه.
🔹 مترادف ها: explain simply, break it down, simplify, speak plainly, use everyday language