put in the work

پیشنهاد کاربران

عبارت **"put in the work"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **تلاش کردن، وقت و انرژی صرف کردن برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی** است.
- **تعریف:**
وقتی می گوییم کسی **"put in the work"** یعنی به طور جدی و مستمر روی یک کار یا پروژه وقت می گذارد، تلاش می کند و انرژی صرف می کند تا به نتیجه برسد.
...
[مشاهده متن کامل]

- **کاربرد:**
- معمولاً در زمینه های تحصیلی، کاری، ورزشی و هر فعالیتی که نیاز به تلاش و پشتکار دارد به کار می رود.
- تأکید بر اهمیت کار سخت و پشتکار برای رسیدن به موفقیت است.
- **مثال ها:**
- *If you want to improve your skills, you have to put in the work. *
( اگر می خواهی مهارت هایت را بهبود بدهی، باید تلاش کنی. )
- *She put in the work and finally got promoted. *
( او تلاش کرد و بالاخره ارتقا گرفت. )
- *Successful athletes put in the work every day. *
( ورزشکاران موفق هر روز تلاش می کنند. )
- - -
## معادل های فارسی
- تلاش کردن
- زحمت کشیدن
- وقت گذاشتن
- پشتکار داشتن

انجام دادن کاری