عبارت **"put in the hours"** به معنای **صرف کردن زمان و تلاش زیاد برای انجام کاری، معمولاً به صورت مداوم و با پشتکار** است.
- وقتی می گوییم کسی **put in the hours** یعنی آن شخص زمان زیادی را به کاری اختصاص داده و سخت کار کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
- این عبارت معمولاً برای نشان دادن تعهد، پشتکار و تلاش طولانی مدت در انجام یک پروژه، یادگیری مهارت، یا هر فعالیت دیگری به کار می رود.
- معادل فارسی آن می تواند "ساعت ها وقت گذاشتن"، "زمان زیادی صرف کردن" یا "زحمت کشیدن" باشد.
- - -
## مثال ها
1. If you want to succeed, you have to put in the hours and work hard.
اگر می خواهی موفق شوی، باید ساعت ها وقت بگذاری و سخت کار کنی.
2. She put in the hours studying for the exam and finally passed with flying colors.
او ساعت ها برای امتحان مطالعه کرد و در نهایت با موفقیت گذراند.
3. The team put in the hours needed to complete the project on time.
تیم زمان لازم را صرف کرد تا پروژه را به موقع تمام کند.
- وقتی می گوییم کسی **put in the hours** یعنی آن شخص زمان زیادی را به کاری اختصاص داده و سخت کار کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
- این عبارت معمولاً برای نشان دادن تعهد، پشتکار و تلاش طولانی مدت در انجام یک پروژه، یادگیری مهارت، یا هر فعالیت دیگری به کار می رود.
- معادل فارسی آن می تواند "ساعت ها وقت گذاشتن"، "زمان زیادی صرف کردن" یا "زحمت کشیدن" باشد.
- - -
## مثال ها
اگر می خواهی موفق شوی، باید ساعت ها وقت بگذاری و سخت کار کنی.
او ساعت ها برای امتحان مطالعه کرد و در نهایت با موفقیت گذراند.
تیم زمان لازم را صرف کرد تا پروژه را به موقع تمام کند.
وقت بگذارید