put his cards on the table

انگلیسی به انگلیسی

• showed his hand, laid out his hand, revealed his true intentions

پیشنهاد کاربران

کارت های خود را رو کردن و با کسی رو راست بودن
رو کردن هرچه فرد در چنته دارد
نشان دادن چیزیکه مخفی بوده تا اون زمان
کارت های خود را رو کردن، کاملا صادق بودن
نقشتو رو کن
همه را روی دایره ریختن

بپرس