1. It was covered in weeping pustules and had been isolated from the group.
[ترجمه گوگل]پوشیده از پوسچول های گریان بود و از گروه جدا شده بود
[ترجمه ترگمان]صورتش پوشیده از جوش و جوش بود و از گروه جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The broken pustules then burned like dots of acid.
[ترجمه گوگل]سپس جوش های شکسته مانند نقاط اسیدی می سوزند
[ترجمه ترگمان]سپس pustules شکسته مثل نقطه های اسیدی به آتش کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pustule grew on nose, two weeks fall not to go. How to do?
[ترجمه گوگل]پوسچول روی بینی رشد کرد، دو هفته سقوط نمی کند چطور انجام دادن؟
[ترجمه ترگمان]Pustule روی بینی رشد کرد، دو هفته پیش افتاد چه طور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Pathology A blister, pustule, or cyst filled with fluid or air; a vesicle.
[ترجمه گوگل]پاتولوژی تاول، پوسچول یا کیست پر از مایع یا هوا یک وزیکول
[ترجمه ترگمان]جواب می دهم: نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A pustule caused by smallpox or a similar eruptive disease.
[ترجمه گوگل]پوسچول ناشی از آبله یا بیماری فورانی مشابه
[ترجمه ترگمان]بیماری pustule ناشی از آبله و یا بیماری eruptive مشابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A small festering sore or ulcer ; a pustule.
[ترجمه گوگل]زخم یا زخم کوچک متعفن؛ یک پوسچول
[ترجمه ترگمان]زخم کوچک و زخمی، چرک دانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Avicenna claimed it caused melancholia, and Rhazes cautioned that it inflamed the blood and caused pustules in the mouth.
[ترجمه گوگل]ابن سینا ادعا کرد که باعث مالیخولیا می شود و رازز هشدار داد که باعث التهاب خون و ایجاد جوش در دهان می شود
[ترجمه ترگمان]ابن سینا ادعا کرد که این بیماری melancholia را به وجود آورده است و Rhazes هشدار داد که خون را شعله ور ساخته است و pustules را در دهان ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Long wine is pricked on schoolboy face, how is pustule treated?
[ترجمه گوگل]شراب دراز به صورت دانش آموز خار می شود، چروک چگونه درمان می شود؟
[ترجمه ترگمان]شراب بلند در صورت یک بچه مدرسه ای فرو می رود، چگونه با آن رفتار می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The whelk usually may divide into the hard lump smallpox, pustule smallpox and the dome - shaped smallpox.
[ترجمه گوگل]آبله معمولاً ممکن است به آبله توده سخت، آبله چرکی و آبله گنبدی شکل تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]The معمولا به آبله سخت، آبله pustule و آبله به شکل گنبد تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Acne has four grades of severity, with increasing degrees of spread, inflammation, pustule formation, and scarring.
[ترجمه گوگل]آکنه دارای چهار درجه شدت است، با افزایش درجات گسترش، التهاب، تشکیل جوش و زخم
[ترجمه ترگمان]آکنه با افزایش میزان شیوع، التهاب، تشکیل pustule و زخم شدن، چهار درجه شدت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A small red swelling of the skin, usually caused by acne; a papule or pustule.
[ترجمه گوگل]تورم قرمز کوچک پوست که معمولاً به دلیل آکنه ایجاد می شود یک پاپول یا پوسچول
[ترجمه ترگمان]یک ورم قرمز کوچک از پوست، که معمولا توسط آکنه و یا papule ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید