pussyfoot

/ˈpʊsiˌfʊt//ˈpʊsɪfʊt/

معنی: تمجمج کردن، دزدکی راه رفتن، اهسته و دزدکی کاری کردن
معانی دیگر: (عامیانه)، (مثل گربه) بی صدا راه رفتن، پاورچین رفتن، مثل گربه دزدکی راه رفتن، طفره رفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: pussyfoots, pussyfooting, pussyfooted
(1) تعریف: to move softly and furtively, as a cat.

(2) تعریف: to act indecisively or overcautiously.
اسم ( noun )
• : تعریف: someone who moves softly and furtively.

مترادف ها

تمجمج کردن (فعل)
hem, pussyfoot

دزدکی راه رفتن (فعل)
pussyfoot

اهسته و دزدکی کاری کردن (فعل)
pussyfoot

انگلیسی به انگلیسی

• move stealthily, move cautiously, sneak quietly

پیشنهاد کاربران

کصنمک بازی در آوردن
Don't pussyfoot around!
دست دست کردن
این دست اون دست کردن

فس فس کردن، طفره رفتن، تعلل کردن، لفت دادن، گاماس گاماس کاری رو انجام دادن

بپرس