زن ذلیل، کس لیس، تحت سلطه زن ( مردی که کاملاً تحت کنترل یا نفوذ همسر یا دوست دخترش قرار دارد ) - Adjective
He is completely pussy whipped he does whatever she says
زن چیره، مطیع زن - Adjective
... [مشاهده متن کامل]
His friends tease him for being pussy whipped
گرفتار زن، پاپیچ زن - Adjective
Ever since he got married he is totally pussy whipped
زن چیره، مطیع زن - Adjective
... [مشاهده متن کامل]
گرفتار زن، پاپیچ زن - Adjective
**Pussy - whipped** یک اصطلاح غیررسمی و تحقیرآمیز است که به مردی گفته می شود که تحت کنترل یا نفوذ همسر یا شریک زن خود قرار دارد. این اصطلاح به این معنی است که مرد به دلیل ترس از از دست دادن رابطه جنسی یا به امید دریافت آن، مطیع و تسلیم اراده شریک خود است. این اصطلاح به دلیل استفاده از کلمه **pussy** که به عنوان یک اصطلاح عامیانه و تحقیرآمیز برای اشاره به زنان یا روابط جنسی استفاده می شود، بسیار تحقیرآمیز است و استفاده از آن به شدت توصیه نمی شود.
... [مشاهده متن کامل]
### ریشه شناسی:
- **ریشه**: این اصطلاح از دهه 1950 استفاده شده است و به عنوان یک ترکیب از **pussy** ( به معنای عامیانه زن یا رابطه جنسی ) و **whipped** ( به معنای تحت کنترل یا تسلیم ) تشکیل شده است.
### معانی مشابه:
- **Henpecked**: به مردی گفته می شود که تحت کنترل همسر خود است، اما این اصطلاح کمتر تحقیرآمیز است.
- **Uxorious**: به مردی گفته می شود که بسیار تحت تأثیر همسر خود است، اما این اصطلاح معمولاً تحقیرآمیز نیست.
... [مشاهده متن کامل]
### ریشه شناسی:
- **ریشه**: این اصطلاح از دهه 1950 استفاده شده است و به عنوان یک ترکیب از **pussy** ( به معنای عامیانه زن یا رابطه جنسی ) و **whipped** ( به معنای تحت کنترل یا تسلیم ) تشکیل شده است.
### معانی مشابه:
- **Henpecked**: به مردی گفته می شود که تحت کنترل همسر خود است، اما این اصطلاح کمتر تحقیرآمیز است.
- **Uxorious**: به مردی گفته می شود که بسیار تحت تأثیر همسر خود است، اما این اصطلاح معمولاً تحقیرآمیز نیست.
زن ذلیل