pussivant

پیشنهاد کاربران

( فعل، جنوب غربی انگلستان، اکنون نادر )
1. ( فعل متعدی، مهجور، نادر ) با بی احترامی ( کسی را ) هل دادن یا کشیدن؛ کشان کشان بردن
2. ( فعل لازم ) مداخله کردن، شلوغ کاری کردن؛ بیهوده تقلا کردن و در جنب و جوش بودن
...
[مشاهده متن کامل]

تلفظ: پوسی وَنت
فرم ها: pussivant, puzzivant
مشتق ( اسم و صفت ) : pussivanting = مداخله کننده، سر و صدا کن، شلوغ کن؛ مداخله، شلوغ کاری
ریشه شناسی: ظاهرا تغییریافته از pursuivant
همچنین مقایسه کنید با واژگان pussyvan و puzzivent در ناحیه ویلتشر انگلستان به معنای خشم و هیاهو
منبع: Oxford English Dictionary

بپرس