pushpin

/ˈpʊʃpɪn//ˈpʊʃpɪn/

پونز سوزنی، سوزن سر قلمبه (برای زدن اوراق به تابلوی اعلانات و غیره)، سوزن ته گرد، سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره، نوعی بازی بچگانه

جمله های نمونه

1. Clicking the pushpin "pins" the project to the list, so that it remains in the list after other projects are opened and closed.
[ترجمه گوگل]با کلیک بر روی دکمه "پین" پروژه به لیست، به طوری که پس از باز و بسته شدن پروژه های دیگر در لیست باقی بماند
[ترجمه ترگمان]کلیک روی pushpin \"پین های\" پروژه به این فهرست، به طوری که بعد از باز شدن و بسته شدن پروژه های دیگر در فهرست باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clicking the pushpin a pinned project unpins it from the list.
[ترجمه گوگل]با کلیک کردن روی پین یک پروژه پین ​​شده، آن را از لیست خارج می‌کند
[ترجمه ترگمان]کلیک روی the یک پروژه میخکوب شده آن را از فهرست جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It also creates pushpin markers to show the searched zip code and others in the area.
[ترجمه گوگل]همچنین نشانگرهای pushpin را برای نشان دادن کد پستی جستجو شده و سایر موارد موجود در منطقه ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین نشانگرهای pushpin برای نشان دادن کد پستی بازرسی و دیگران در این ناحیه را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clicking the pushpin on a pinned project unpins it from the list.
[ترجمه گوگل]با کلیک کردن روی دکمه فشار روی پروژه پین ​​شده، آن را از لیست خارج می‌کند
[ترجمه ترگمان]کلیک روی pushpin روی یک پروژه میخکوب شده از فهرست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just right-click on the map, select Add A Pushpin, fill in the Pushpin Properties form ( Figure E ), and click Save.
[ترجمه گوگل]فقط روی نقشه کلیک راست کنید، Add A Pushpin را انتخاب کنید، فرم Pushpin Properties را پر کنید (شکل E) و روی Save کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]فقط روی نقشه کلیک کنید، Add A Pushpin را انتخاب کنید، فرم ویژگی های Pushpin را پر کنید (شکل E)، و روی Save کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Click on a pushpin and you can read news reports as well as personal accounts submitted by users.
[ترجمه گوگل]روی دکمه فشار کلیک کنید و می توانید گزارش های خبری و همچنین حساب های شخصی ارسال شده توسط کاربران را بخوانید
[ترجمه ترگمان]بر روی یک pushpin کلیک کنید و می توانید گزارش های خبری و همچنین حساب های شخصی ارسال شده توسط کاربران را بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Properties window contains a pushpin button in the title bar.
[ترجمه گوگل]پنجره Properties حاوی یک دکمه فشاری در نوار عنوان است
[ترجمه ترگمان]پنجره ویژگی ها شامل یک دکمه pushpin در نوار عنوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pushpin highlighted with the asterisk (*) is the one for which you searched.
[ترجمه گوگل]پین فشاری که با ستاره (*) مشخص شده است همان چیزی است که شما برای آن جستجو کرده اید
[ترجمه ترگمان]The که با ستاره نشان داده می شود همانی است که شما جستجو کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The quantity of pleasure being equal, pushpin is as good as poetry.
[ترجمه گوگل]مقدار لذتی که برابر است، به اندازه شعر خوب است
[ترجمه ترگمان]هر چه قدر لذت برابر باشد، pushpin هم به اندازه شعر خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Glaser's involvement and leading role in Pushpin Studios with other influential creatives of the time established a new era of graphic communications.
[ترجمه گوگل]مشارکت و نقش اصلی گلسر در Pushpin Studios با دیگر خلاقان تاثیرگذار آن زمان، عصر جدیدی از ارتباطات گرافیکی را پایه گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]دخالت گلاسر و نقش رهبری در استودیو Pushpin با سایر creatives تاثیرگذار زمان، عصر جدیدی از ارتباطات گرافیکی را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Xiao Ming told his mother, the guests who came to play today, when my brother put a pushpin in the guest's chair, was I saw.
[ترجمه گوگل]شیائو مینگ به مادرش گفت، مهمانانی که امروز برای بازی آمدند، وقتی برادرم یک گیره فشاری را روی صندلی مهمان گذاشت، من دیدم
[ترجمه ترگمان]xiao مینگ به مادرش گفت: مهمانان که امروز برای بازی می آمدند، وقتی که برادرم یک pushpin را روی صندلی مهمان گذاشت، دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maybe we should go international. -FedEx has been in China for over 20 years. -Bill, put a pushpin in China.
[ترجمه گوگل]شاید باید بین المللی برویم -FedEx بیش از 20 سال است که در چین است -بیل، یک گیره فشاری در چین بگذار
[ترجمه ترگمان]شاید ما باید بین المللی باشیم کمپانی FedEx بیش از ۲۰ سال است که در چین بوده است بیل، یک pushpin در چین می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recent Projects list highlights the item and exposes a pushpin icon.
[ترجمه گوگل]فهرست پروژه‌های اخیر مورد را برجسته می‌کند و یک نماد فشاری را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]فهرست پروژه های اخیر این مورد را برجسته کرده و یک آیکون pushpin را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My departure crowd, pull the foot that has Liu Hong, a glistening pushpin is laughing.
[ترجمه گوگل]جمعیت خروج من، جلوی پایی که لیو هنگ دارد، یک هلی کوبنده درخشان می خندد
[ترجمه ترگمان]جمعیت حرکت من، پای آن پا را می کشند که لیو Hong دارد، a درخشانی دارد می خندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

سوزن ته گرد یا سوزن سر قلمبه
a small pin with a small ball - shaped piece of plastic on one end, used especially for putting notices, pictures, etc. on a board or a wall

بپرس